«گذشتهای که نمیگذرد، آیندهای که نمیآید»، نگاهی مقایسهای است بین دو اثر عباس کیارستمی به نامهای قضیه شکلاول، شکلدوم و فیلم داستانی خانه دوست کجاست؟ مستند قضیه، شکلاول، شکلدوم مبتنی بر مصاحبههایی با برخی مسئولان و کارشناسان آموزشی دوران پهلوی و تعدادی از اولیای دانشآموزان دربارهی قطعهی نمایشی کوتاهی بود که در آن معلمی با اخراج هفت نفر از شاگردان کلاس میکوشید آنها را به لودادن دانشآموزی وادارد که هنگام تدریس مخفیانه روی میز ضرب گرفته بود.
خانه دوست کجاست؟ روایتی از دوستی پاک و بیآلایش میان دو کودک روستایی که در آن مهمترین مسئله جابهجاشدن یک دفتر مشق است. اما فارغ از هر نظری که دربارهی کیفیت یا اهمیت فیلم عباس کیارستمی داشته باشیم. حتی در همان نگاه اول نیز واضح است که قضیه به این سادگی نیست. در نگاه نخست، شباهتهایی میان رفتار کودکان در دو فیلم بهچشم میخورد، از قبیل حضور مضمون دو راهحل برای معضلی واحد و ایدهی همدستی دانشآموزان علیه معلم. اما این شباهتها عملاً به برجستهشدن تفاوتها کمک میکند. همدستی دو کودک در خانهی دوست کجاست؟ با این هدف شکل میگیرد که دروغشان مخفیانه بماند و از تنبیه بگریزند.
به همین دلیل است که عباس کیارستمی در کل اثرش مضمون دروغ را بارها تکرار میکند چنانکه بهنظر میرسد همدستی نهایی دو کودک در دروغگفتن به معلم محصول مناسبات اجتماعی غالب است. اما در قضیه شکل اول، شکل دوم، همدستی دانشآموزان بهرغم پنهانکاری جمعیشان به اعتراضی علنی تبدیل میشود. بااینهمه، تفاوت اصلی را باید با رجوع به تیتراژ پایانی قضیه شکلاول، شکلدوم دریافت. آیا در آثار کیارستمی میتوان نگاه نو به گذشته را مشاهده کرد؟ آثار کیارستمی بستری مناسب برای ثبت سویههایی از دورهی تاریخی چهلساله ایران محسوب میشود. در اغلب موارد، درک جنبههای کلی دورهای معین تنها با رجوع به منشأ و خاستگاه تاریخی آن امکانپذیر است.
بخشی از مقاله:
روزهای بهمن ۵۷، عباس کیارستمی فیلمبرداری مستندی را که بعدها قضیه، شکل اول … شکل دوم نام گرفت تقریباً به پایان رسانده بود. اما وقوع انقلاب و تجربهی فضای اجتماعی پس از آن، که محصول نوعی فرایند گذار بود. به شکلگیری ایدههای جدیدی در ذهن کیارستمی منجر شد. ایدههایی که متعاقباً به تغییراتی در ساختار فیلم و بهتبع آن فیلمبرداری صحنههایی تازه انجامید.
بدینگونه بود که مستندی حدوداً یکساعته دربارهی رابطهی میان دانشآموزان و نظام آموزشی به مهمترین واکنش سینمای ایران به انقلاب ۵۷ بدل شد. با توجه به حضور این فیلم در کارنامهی کیارستمی و نیز پیوستگی و انسجامی که در مسیر تکامل سینمای او به چشم میخورد. میتوان آثار او را بستری مناسب برای ثبت سویههایی از این دورهی تاریخی چهلساله محسوب کرد. در اغلب موارد، درک جنبههای کلی دورهای معین تنها با رجوع به منشأ و خاستگاه تاریخی آن امکانپذیر است. …