معرفی مقاله:
در مورد مارسل دوشان، آنقدر که همه مجذوب کاسهتوالت مشهور اوــ در برخی گزارشها، بهعنوان مهمترین اثر هنری قرن بیستمــ یا آثار رامترِ بعدیاش شدهاند. کمتر به ریش و سبیل مسخرهای که هماو برای مونالیزا کشیده اهمیت دادهاند. درحالیکه چه بسا برای درک اهمیت کار دوشان و آنچه پس از آن، بهویژه از دههی شصت به اینسو، در هنر اتفاق افتاده این ریش و سبیل مهمتر از آن کاسهتوالت باشد. این متن بلند به قلم مهدی نصرالهزاده جستاری است دربارهی مقالهی «سال پیکاسو، عصر دوشان».
بخشی از متن:
در مورد مارسل دوشان، از دههی شصت به اینسو، ریش و سبیل مهمتر از آن کاسهتوالت باشد. میل شیطنتآمیز به ریش و سبیل کشیدن برای تصاویر اشخاص مشهور و مهم، میلی است که همه از دوران کودکی با آن آشنایند. چه بسا در بزرگسالی هم این میل را، در موقعیتها و به دلایل مختلف برآورده باشند. هر چه آدمی که برایش ریش و سبیل میکشید. آدمی محترمتر، یا واجبالاحترامتر باشد. کیف این کار و صدالبته تأثیرش بیشتر میشود.
و اگر آن چهره در زمرهی شمایلها، خواه قدسی خواه عرفی، باشد. چه بسا کار از شیطنتی ساده و خنک فراتر رفته. از آن به هتک حرمت و حیثیت تعبیر شود و آن عمل نیز واجبالعِقاب گردد. ریش و سبیل گذاشتنِ مسخره برای شمایلها از جمله یعنی شما، دانسته یا ندانسته، برای آنچه عدهای، کمشمار یا پرتعداد، آن را محترم و معزّز میدانند ارزشی قائل نیستید و آن را تنها شایستهی بهسخرهگرفتن میدانید. در بازگشت به ریش و سبیل مونالیزا مارسل دوشان بهمثابهی یک شمایل، کاری که در اینجا صورت گرفته بهمعنای بهسخرهگرفتن کل سنت هنر غربی و بیارزش شمردن آن است.
این به سخرهگرفتن و بیارزش شمردن وقتی زیر کارتان را امضا میکنید. آن را بهعنوان اثر هنری برای متولیان امور هنر میفرستید به اوج خود میرسد و کمی جدیتر هم میشود. حال که همهچیز به یک اندازه بیارزش و مسخره است. همهچیز میتواند به یک اندازه باارزش و محترم نیز باشد. اصولاً در وضعیت بیارزشی محض فرقی بین این دو حالت وجود ندارد. به عبارت دیگر، در موقعیت منــ در موقعیتی که در آن همهی ارزشها برایم بیارزش شده و هیچچیزی نمیتواند اغوایم کند و برایم هیچ جذابیتی نداردــ اگر هر چیز بهظاهر جذاب و ارزشمندی را بتوانم به سخره بگیرم.
پس هر چیزی را که بتوانم به سخره بگیرم میتواند بهظاهر جذاب و ارزشمند نیز باشد. و این دقیقاً اتفاقی است که در مورد مارسل دوشان میافتد. تشکیلات هنر پس از چندی آنچه را که او با نوعی خشم و خباثت و سخرهگری نیهیلیستی برایشان فرستاده بود بهعنوان هنر در خود پذیرفت و خوارشماری او را بزرگ داشت…