«دیدن خودمان آنگونه که دیگران ما را میبینند» نوشتهی مارسی جی.دینیوس است. الهام آقاباباگلی آن را به فارسی برگردانده است. این مقاله در باب تأملات فردریک داگلاس(Frederick Douglass) دربارهی داگرئوتیپ و تفاوت نژادی است.
بخشی از مقاله:
عکاسی خاستگاه دقیقی ندارد، یعنی تاریخ و مکان دقیق تولدش، و همچنین سرچشمهاش ناشناخته است و به وجود آمدنش را فقط با روایت میتوان بازگو کرد. این مسئله وجه اشتراک این رساله با بردهداری قانونی آمریکاست. روایت مشهور فردریک داگلاس، که در سال ۱۸۴۵ منتشر شد، با تجربهی سالهای آغازین زندگی او شروع میشود. زمانی که برده بود. این سالهای آغازین تجربهای است که به عمد ناکام ماند:
«من در تاکهو، نزدیک هیلزبرو، و حدود ۲۰ کیلومتری ایستون، در بخش تالبوت مریلند متولد شدم. دقیقا نمیدانم سنم چقدر است. هرگز سند معتبری ندیدهام که سنم در آن نوشته شده باشد. بخش اعظمی از بردگان، مثل اسبها، سنشان را نمیدانند و آنطور که من میدانم اکثر اربابان هم میخواهند بردگانشان را در بیخبری نگه دارند. به یاد ندارم که هیچوقت بردهای دیده باشم که بتواند بگوید چه روزی به دنیا آمده است. بهندرت اتفاق میافتد که به زمان تولدشان دقیقتر از این اشاره کنند که فصل کاشت، فصل برداشت، فصل شکوفههای گیلاس، فصل بهار یا فصل پاییز بود. این کمبود اطلاعات دربارهی خودم، حتی در دوران کودکی، برایم سرچشمهی ناخشنودی بود. کودکان سفیدپوست سنشان را میدانستند، اما من نمیتوانستم بفهمم چرا بایذ از چنین امتیازی بیبهره باشم.»