اتل ادنان etel adnan-2013

دگرشکلی / حسین ایالتی

 

 

معرفی مقاله:

چشم‌انداز ترسیم‌شده در طبقه‌ی سوم دوسالانه‌ی ویتنی ۲۰۱۴ به روایت «استوارت کُمر»، کیوریتر این بخش، بیش از دیگر روایت‌های ویتنی امسال خبر از بی‌مرکزی رسانه‌ای در هنر امروز یا پدیده‌ای می‌دهد که از آن گاه با نام «پسارسانه» یاد می‌شود. شمار زیادی از کارهای به‌نمایش درآمده در این‌جا را نمی‌توان «چندرسانه‌ای» یا حتی «میان‌رسانه‌ای» خواند. آن‌ها مانند درگاه (یا «پُرتالی») عمل می‌کنند که بیننده را از یک رسانه به رسانه‌ای دیگر عبور می‌دهند.‌ صرف‌نظر از این‌که تا چه اندازه با نمونه‌های قدرتمندی از این پدیده سروکار داشته باشیم، این دگردیسی پیوسته‌ی رسانه‌‌ای که کُمر از آن با واژه‌ی «دگرشکلی» یاد می‌کند، باعث ایجاد یک وضعیت سیال و بی‌قرار در هنر امروز شده است. فاز تازه‌ی مفهوم‌گرایی پُست‌مدرن، دورگه‌گی را در سطحی اغلب غیرقهرمانی دنبال می‌کند.

.

بخشی از مقاله:

استوارت کُمر که به‌تازگی کیوریتر بخش رسانه و پرفرمنس موزه‌ی هنرهای مدرن (مُما) شده است و پیش از آن همین سِمت را در بخش فیلم تیت داشت، حرفه‌ای‌ترین در بین سه کیوریتر ویتنی امسال محسوب می‌شود. اما این باعث‌ نشده است که برخلاف آغوشِ بیش از اندازه گشوده‌ی میشل گربنرِ آموزگار و هنرمند، هنگام ویرایش کارش به‌اندازه‌ی کافی بی‌رحم باشد. چشم تیز کُمر در شناخت هنر خوب‌‌، تردیدناپذیر است و نیز راه‌حل‌هایی که او برای طراحی طبقه‌‌اش در نظر گرفته است. استفاده بیش‌تر از گالری (به‌جای سالن) و ایجاد یک هسته‌ی مرکزی برای نمایشگاه و پدیدآوردن مسیری دور آن برای گردش قابل پیش‌بینی بیننده‌ها از امتیازهای کار اوست. اما هم‌زمان در طبقه‌ی سوم، اصراری بیش از اندازه‌ برای دربرداشتن همه‌ی امکان‌های هنر امروز دیده می‌شود که خود این موضوع، کیوریتر را مجبور به گزینش شماری از کارهای ضعیف نمایشگاه کرده است.

هنوز یک‌سال نشده است که کُمر پس از بیش از یک دهه زندگی و کار در لندن به نیویورک آمده و پیش از آن نیز در کلیفرنیا مشغول بود. دیگر کیوریترها نیز از نیویورک دور بوده‌اند؛ گربنر دهه‌هاست که در شیکاگو کار می‌کند؛ و اِلمز در فیلادلفیا. تااندازه‌ای به همین سبب، آنها توجه روشنی به هنر غیرنیویرکی نشان داده‌اند و با بازکردن درهای دوسالانه به روی هنرمندهای غرب میانه و غرب امریکا، درک جغرافیایی هنر امریکا از خودش را دست‌خوش دگرگونی کرده‌اند. نکته‌ی کلیدی این است که این جابه‌جایی جغرافیایی، شکلی از دگرگونی نقطه‌ی تمرکز زیباشناختی را نیز با خود دارد: در سایه‌ماندن صحنه‌ی هنر لُس‌اَنجلس به آن شکلی از آزادی عمل را داده است که خود را در فرآوری هنری آلترنتیو، جسورتر، و تجربه‌گراتر نشان می‌دهد، و این به‌طورمشخص همان چیزی‌ست که ویتنی در پی آن بوده است. کُمر در کاتالوگ دوسالانه، تلاش پیگیر ویتنی را برای ارائه‌ی درکی از هنر امریکا  در نسبت با هنر کَلیفرنیا می‌بیند؛ جایی‌که به هنرمندها اجازه داد تا با استقلال از فرهنگ هژمُنیک ساحل شرقی (به‌طور خاص نیویورک) به آفرینش هنری بپردازند.

نمایشگاه کُمر با کارهایی از «کِن اُکیشی» که او در آنها روی چند تلویزیون نقاشی کرده است، شروعی کاملاً ناامیدکننده دارد، به‌ویژه اگر به یاد داشته باشیم که درحال تماشای نمایشگاهی هستیم که در دست‌های کیوریتر بخش‌ رسانه‌های مُما پرورده شده است. هنر پیش‌پااُفتاده و سردستی این هنرمند از شدت وضوح، وظیفه‌ای بیش‌تر از متن روی‌دیوار را به‌هدف اعلان درون‌مایه‌ی اصلی نمایشگاه برای بیینده، ایفا نمی‌کنند. اما اندکی بعد کُمر ما را غافل‌گیر می‌کند. ردیف کارهای کوچک و ساده اما غنی«اِتل اَدنان» نویسنده و نقاش زن آمریکایی/لبنانی نشان‌گر حساسیتی بسیار بالاست. در میان گالری، سه دفتر مخصوص آکاردئونی به‌نمایش گذاشته‌اند که ترکیبی از متن و تصویرنگاری‌های ساده‌اند. ادنان که بیش‌تر به‌عنوان یک نویسنده و شاعر در جهان عرب شناخته می‌شود درمجموعه دفترهای آکاردئونی خود، کلمه‌ها را در شکلی افقی، به‌گونه‌ای می‌نویسد یا نقاشی و طراحی می‌کند که ریتم و فضایی متفاوت از نقش‌های متعارف خود می‌گیرند و چون منظره‌ای بی‌حدومرز، در افق قابل گسترش‌اند. نقاشی‌های انتزاعی مکتب پاریسی و کودکانه‌ی او با رنگ‌هایی تخت و طرح‌هایی استیلیزه شده، نمونه‌های نقاشانه‌ی همین متن‌های شهری و روستایی‌اند. …

برچسب‌ها:
سبد خرید ۰ محصول