کیوریتور / Curator

ریشه‌ی لغت کیوریتور (curator) واژه‌ی لاتینى curare (به معناى درمان‌کردن) بود. بنابراین، کیوریتورها در اصل، کسانى بودند که مسئولیت مراقبت از افراد صغیر، مجنون و نظایر اینها را داشتند. در نیمه‌ی دوّم قرن هفدهم بود که کیوریتور به معناى «متصدّى» (موزه و کتابخانه و…) به کار رفت. امروزه کیوریتور به یکی از اصلی‌ترین اشخاص صحنه‌ی هنر معاصر تبدیل شده است و این روند با اوج گرفتن نمایشگاه‌های بزرگ بین‌المللی، نمایش‌های چندفرهنگی، و بینال‌های بزرگ و کوچک مختلف در جهان همراه بوده است. در فارسی معادل‌هایی مانند نمایشگاه‌گردان، گردآورنده یا متصدی نمایشگاه برای این واژه درنظر گرفته شده است اما همچنان واژه‌ی کیوریتور بیشترین استفاده را در فضاهای نمایشگاهی نظیر گالری‌ها و موزه‌ها دارد.

دوسالانه‌ی ویتنی ۱۹۹۳

گذشته‌ای پیش‌بینی‌ناپذیر / شیما مودتی، مریم دُرمنی

اثری از جولی الت پسازندگی، یک کهکشان julie ault

درس گفتارهایی درباره‌ی حس / میلاد رستمی

اتل ادنان etel adnan-2013

دگرشکلی / حسین ایالتی

تنی گرین tony greene-1990

شبح‌های خانه‌ی خیابان مدیسن / مهسا بیگلو

جیمی دورهام jimmie durham

یک و سه نمایشگاه / علیرضا صحاف‌زاده

اثری از دیه‌گو ریورا

دلالی هویت‌ها / ماری کارمن‌رامیرز / ابوالفضل توکلی‌شاندیز

عکس مقاله‌ی عصر کیوریتورها

عصر کیوریترها / مایکل برنسن / صالح نجفی

اثری از مارتا رازلر هنرمند مفهوم‌گرای معاصر

دنیا دنیا تفاوت: جهانی شدن، هنر معاصر و پیدایش دوسالانه‌ها / تیم گریفین / نغمه یزدان‌پناه

چرخش کیوریتری: از عمل تا گفتمان / پال اونیل / ابوالفضل توکلی‌شاندیز

اثری در موزه‌ی ویتنی آمریکا با عنوان ضد توهم

ظهور گفتمان کیوریتری از اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی تا امروز / پال اونیل / مهدیه کرد

مدخل‌های حرفه هنرمند و پرونده‌هایی که درباره‌ی موضوعات هنری و ایده‌های نظری کار کرده است. \

نهادهای هنر معاصر: کیوریترها، بینال‌ها، نمایش‌های بین‌المللی

مجموعة مندريان، طراحي شده توسط ايو سن لوران 1965

مُد زیر پوست هنر / گردآوری و تدوین: منا زهتابچی

فیلسوف معاصر اسلونیایى، اسلاوى ژیژک، در یکى از پى‌نوشت‌هاى کتابش، «درباره‌ی باورها» به نکته‌ی بسیار تأمل‌برانگیزى در باب کیوریتورها اشاره مى‌کند. به گفته‌ی او، در فضاى کسب و کار هنر معاصر به نظر مى‌رسد کیوریتورها نقشى را ایفا مى‌کنند که شباهت «غریب» و شاید دستپاچه‌کننده‌اى به نقش عیسى مسیح در الاهیات مسیحى دارد: کیوریتور قسمى «میانجى محوشونده» است که هنرمند ـ خالق («خدا») را به جماعت مخاطبان («مؤمنان») وصل مى‌کند و خود از صحنه خارج مى‌شود. به نظر او، نقش جدید کیوریتورها در دهه‌هاى اخیر نتیجه‌ی دو فرایند به هم پیوسته است. از طرفى، خود کارهاى هنرى خلوص و معصومیت‌شان را از کف داده‌اند: هنرمند دیگر به نحوى خودجوش و خودانگیخته کارش را خلق نمى‌کند و تفسیر و تأویل کارش را به دست دیگران نمى‌سپارد ـ ارجاع به تفسیر و تأویل (نظرى) آینده از همان آغاز جزوى از فرایند تولید هنرى اوست، به قسمى که او در یک مدار بسته‌ی زمانى قرار مى‌گیرد، و کار هنرمند بدل می‌شود به نوعى حمله پیش‌گیرانه و گفت‌وگویى با تفسیرهاى خیالى آینده و واکنشى پیشاپیش به آن‌ها. این تفسیرهاى بالقوّه در سیماى کیوریتور تجسم مى‌یابند: به عبارت دیگر، کیوریتور تجسد تفسیرهاى بالقوّه‌ی مخاطبانى است که هنوز اثر هنرمند را ندیده‌اند.

از طرف دیگر، حقیقت آن است که در نمایشگاه‌هاى بزرگ امروز، بیشتر آدم‌ها (مخاطبان بالقوّه‌ی کارهاى هنرى) دیگر وقتى ندارند تا فعالیت‌هاى خود را کم کنند و خود را در مجموعه‌ی وسیع (و گاه بى‌در و پیکر) کارهاى هنرى غرق کنند ـ مسأله در این‌جا این نیست که مخاطبان نمى‌فهمند چه خبر است و احتیاج دارند کسى برایشان توضیح بدهد؛ مسأله اصلى این است که امروزه دیگر نمى‌توان کارهاى هنرى را به طور مستقیم تجربه کرد، آن هم با چنان شدّت و شورى که گواه تأثیر نیرومند خود آثار باشد. بدین اعتبار، براى توده‌ی مخاطبان، کیوریتور بیش از آن‌که شارح و مفسّر باشد، همان بیننده‌ی منفعل ایده‌آلى است که همچنان قادر است «فعالیت‌هاى خود را کم کند» و «از سرعت خود بکاهد» و وقت بگذارد و در مقام بیننده‌اى منفعل تمامى کارهاى هنرى را تجربه کند. پس از آن، مخاطبان مى‌توانند نقش تماشاگران کارآزموده و خوش‌فکرى را بازى کنند که، هرچند نه وقت و نه توان آن را دارند که خود را در تجربه‌ی منفعلانه‌ی درخور مواجهه با کار هنرى مستغرق کنند، مى‌توانند اظهارنظرها یا عقیده‌هاى بامزّه و شبه‌نظرى‌ای با هم در میان بگذارند و تجربه‌ی مستقیم کار هنرى را به شخص کیوریتور واگذارند، متصدّى نمایشگاه/موزه/گالرى در مقام «سوژه‌اى که قرار است کار هنرى را تجربه کند».

فرم و لیست دیدگاه

ارسال دیدگاه

۰ دیدگاه‌

هنوز دیدگاهی وجود ندارد.

    سبد خرید۰ محصول