مقاله «نوشتن درباره هنرهای بصری: روایتهای گالری هنری (۲)» به قلم دیوید کریر (David Carrier) و ترجمه صالح نجفی منتشر شده است. این مقاله کوشش دارد تا به نقش منتقدان و تاریخنگاران بپردازد. نویسنده در طرح این مبحث، نویسنده نظرات هگل و شیوههای چپگرایانه در نقد هنری را پایه بحث قرار میدهد. از نظر هگل، هنر صورتی از بیان اجتماعی است. او جزو اولین نویسندههایی بود که نقاشی هلندی را از منظری هنری و جامعهشناسانه تعبیر میکرد. هگل تحلیلی موجز و گذرا از این نقاشی ارائه میدهد. خواندن این مقاله و آشنایی با نظرات هگل در نقد هنری، قطعا برای منتقدین راهگشا خواهد بود.
در جایی از متن میخوانیم: «منتقدان، در قیاس با تاریخنگاران، چهرههایی حاشیهنشیناند. جایگاه استواری در نهادی مستقر ندارند. اما مهارت ویژه ایشان، یعنی قدرت واکنش سریع به کارهای نوظهور هنری در قالب نثری روان و همهفهم، در خور قدرشناسی است.» در ادامه، نویسنده قیاسی بین جوامع کهن و مدرن و نگاه و کارکرد هنر در آن جوامع اشاره میکند. البته که در جای جای متن دید هگلی او پیشبرنده بحث خواهد بود. همچنین در میان انبوه منتقدان معاصر، که روایتهای هگلی از زمانه ما دارند، به هل فاستر اشاره مینماید.
این منتقد، مهمترین هنرمندان معترض را بر میگزیند و آثار آنان را زیر ذرهبین میگیرد. اما آیا شیوه نظریهپردازی التقاطی در نقد هنری او با شیوه هگل یکسان است؟ در این مقاله، پاسخ را خواهیم یافت. عکسالعمل هنرمندان معترض و خوانش منتقدان همسو و بیان زیباشناختی آثار و نگاه هنر انتقادی سیاسی را در این نوشته که صالح نجفی بسیار زیبا و روان ترجمه کرده است، در مییابیم. هنرمندان معترض، کلیشههای جاافتاده در دنیای هنر را به نقد هنری میکشند و آثاری خلق میکنند که میتوانند واکنشی به هنر حاکم باشند. این متن کارکرد هنرهای دیداری را در موزهها و گالریها را بررسی میکند. به پاسخ این پرسش، هنر سیاسی معاصر چگونه میتواند وجود داشته باشد؟ دست مییابد. اگر میخواهیم، بدانیم نوشتن درباره آثار هنری یا نقد هنری چه نقشی در بازار هنر ایفا میکند، این مقاله را دنبال کنیم.
بخشی از مقاله:
امروزه اکثر آثار هنر معاصر، اول در گالریها به نمایش گذاشته میشوند و تنها زمانی که به صورت قابلتوجهی مورد پسند قرار گرفتند به موزههای هنری فروخته میشوند. به این صورت اثر هنری از طریق نمایش موقت خصوصی راهش را به مجموعههای عمومی دائمی باز میکند. با وجود این، اگرچه موزه و گالری پیوند نزدیکی با یکدیگر دارند، هر یک عملکرد و ساختار متفاوتی دارند و با شیوههای نقد هنری متفاوتی در پيوندند. …