بسیار میشنویم که زندگی پس از شیوع بیماریهای همهگیر دیگر مثل سابق امکانپذیر نیست و باید اقداماتی موثر برای پیشگیری از اتفاقات مشابه انجام داد. آخرین بیماری همهگیر در ایران وبای بزرگ سال ۱۲۳۶ ق. بود که بین ۱ تا ۳ میلیون نفر قربانی گرفت. دولت حداقلی و پیشامدرن قاجار توان مهار بیماری را نداشت. اما بیماری چنان ضربهای به جامعهی ایران وارد کرد که پس از آن دولت تغییر ماهیتی اساسی داد و وارد عصر «تنظیمات» شد.
مقالهی «مراقبت از جمعیت در عصر تنظیماتیسازی دولت: آستانهی زیستسیاست ایرانی» به قلم حسام سلامت است. مقاله شرح اقداماتی از جمله جمعیتشناسی و نقشهبرداری است که به مدرنسازی دولت در ایران انجامید. چهرهی محوری این تغییرات، عبدالغفار نجمالدوله است. او که نخستین سرشماری به روش جدید را در عهد ناصری انجام داد و فواید «علم استاتیستیک» (آمار) را به اولیای دولت نشان داد. همچنین او اولین کسی است که نقشهی تهران را ترسیم کرد. بنابراین برای اولبار دولت به کنترل، تنظیم و مراقبت از بدنها و جمعیت مردمان ایران پرداخت. مقالهی حسام سلامت پژوهشی است در چگونگی تولد زیستسیاست در ایران.
بخشی از مقاله:
احتمالا این روزها، در زمانهی جهانگستری ویروس کشندهی کووید-۱۹، اولین خبر روزانهای که دنبال میکنیم یا خواهناخواه به گوشمان میرسد آخرین آمار مرگومیر ناشی از ابتلا به ویروس است. مرگ این بار در شمایلی نامنتظر و با شتابی خیرهکننده از راه رسیده. و سایهگستری جهانشمولش خواب از چشمها ربوده است. با این همه، عصر مدرن بیآنکه توانسته باشد سودای بشری نامیرایی را محقق کند در تعویق مرگ کموبیش کامیاب بوده است…