معرفی مقاله:
«جستاری داستانپردازانه در آثار بابک اطمینانی» به قلم مهرداد عمرانی است. عمرانی دربارهی بابک اطمینانی چهل ساله میگوید بعد از یادگیری فیزیک و پزشکی و ادبیات، ۱۰ سال است که نقاشی میکند. اطمینانی در این سن نقاشی آبستره خلق میکند و درگیر کنش و واکنش رنگ روی بوم است. او جهانبینیِ شکلگرفتهای دارد، در فعالیت هنریاش «خودآگاه» است و همهچیز آماده است که تغییری بنیادین در آثار او ایجاد شود. این تغییر نهایتاً از برخورد او با رسانهاش آغاز میشود و جهان آثارش را برای همیشه عوض میکند. وی در این نوشته به رنگ و ابزار بابک اطمینانی میپردازد.
.
بخشی از مقاله:
رابطهی او با رنگ رابطهی همارزتری است؛ نوعی همکاری است. او رنگ را دستوپابسته و مطیع نمیخواهد. بهجای استفاده از «رفتار رنگ» در راستای ایجاد تأثیر بصریای مشخص و معین، او به این «رفتار» اعتماد میکند و بخشی از فرآیند نقاشی را به عهدهی آن میگذارد. تکنیک خاص اطمینانی در جایی قرار دارد که موفق میشود رنگ را بهزبانی «اهلی» کند؛ بهاین معنی که رنگ، بهعنوان یک عملکنندهی مجزا، در محدودهای که هنرمند برای او مشخص میکند آزادی تام دارد، و در این محدوده دست به تولید ترکیبات و اشکالی میزند که هیچگاه مستقیماً بهدست هنرمند و با روشی دیگر ممکن نبود.
.
آثار مجموعهی «آفرینش»، نه بهعلت فرم دایرهوارشان، بهعلت همجنسبودن جزئیات با کلیات اثر، یادآور مفهوم فراکتال هستند. قوانینی که کل اثر را تشکیل میدهند همان قوانینی هستند که اجزای سازنده را به وجود آوردهاند. ما شاهد جهانی خودبسنده هستیم. برخلاف «منظومهها»، نیرویی از خارج به آثار متأخر وارد نشده است. گویی در فرآیند تولید اثر هنرمند بیشتر درصدد محافظت از آن برآمده است تا تصحیحش…