معرفی مقاله:
“جامعه شناسی موزه و ابعاد اجتماعی موزه” توسط گوردون فایف نوشته شده است. کتایون یوسفی متن را ترجمه کرده است. متن کوتاه و صریح مقاله سعی دارد تا ارتباط تنگاتنگ میان جامعه شناسی و موزهها را به طور کامل، با بررسی ابعاد و منظرهایی از جامعه شناسی که مرتبط با موزه هستند، آنها را شرح و بسط دهد. گوردون در ابتدای متن به وضوح به اهمیت مطالعات جامعه شناسیِ موزه و توجه اساسی دولت ها به تاثیرگذاری این بخش از مطالعات جامعه شناسی میپردازد. خاستگاههای پیوند این دو رشته را از منظر نظریه پردازان این حوزه مورد بررسی قرار میدهد.
سطر به سطر این نوشتار با نگاهی فلسفی و عمیق، به کندوکاو در نقاط طلایی از جامعه شناسی کرده است. متن در پیوند عمیق میان موزهها، مخاطب موزهها و کارکردهای موزه قرار دارند. تلاشی که، علاوه بر ایجاد نگاه عمیق تر در حوزهی جایگاه و تاثیرگذاری موزهها بر مخاطبین معاصر، به سوالاتی در ارتباط با این تعاملِ مغفول در مطالعات جامعه شناسی میپردازد. در بخش پایانی متن یک نظریهی بنیادی در ارتباط با ابعاد اجتماعی موزه را از نظر میگذراند. نظریهای که جایگاه اجتماعی موزه و تعاملات آن با طبقات اجتماعیِ مختلف موزه را هدف قرار می دهد. به این ترتیب شاهد پاسخ به سوالاتی هستیم که این نظریه و سویههای اجتماعیِ جامعهشناسی را در ارتباط با موزه در بر میگیرد.
.
برای مطالعهی متون دیگر پیرامون نهاد موزه بخش موزه شماره ۵۳ حرفه: هنرمند را مطالعه کنید.
.
بخشی از مقاله:
جامعهشناسان تا همین اواخر به ندرت اشارهای به موزهها میکردند. مباحثی بود که مسلماً میتوانست رشته ارتباطی با موزه پیدا کند. از جمله جامعهشناسیِ آموزش، دانش، طبقات اجتماعی، گروهها، اشتغال، اوقات فراغت، دین مدنی و دولتـ ملت. اما عنوان موزه در همه آنها غایب بود و موزه، بر خلافِ برای مثال کلیسا، مدرسه یا ورزش، خود را به عنوان موضوعی مربوط با جامعهشناسی مطرح نکرده بود. از طرفی، در مباحثی مانند ارزشهای بنیادین، اجماع عمومی و تعارض که در نیمه قرن بیستم طرح شدند. اهمیت اين حوزه تشخیص داده نشده بود. تنها حوزهای که این غفلت در آن دیده نمیشد. جامعهشناسی هنر و نهادهای هنری بود که این کارکرد بهخصوصِ موزه در آنها بدیهی بود.