مقالهی حاضر به بررسی فرم و محتوا در تایپوگرافی روزنامه میپردازد. اینکه چگونه حتی فرم فونت مقالهای در باب یک سلبریتی میتواند او را پریشان کند. امروزه باور بر این است که طراحان میتوانند فونتهایی خلق کنند که ارزشها، تفکر و ادراکی خاص را منتقل کنند. دیوید گرتنر در این مقاله با مثالهای فراوانش در همین باب این موضوع را بیشتر شرح داده است. به نظر میآید ایدئولوژی و فونت ممکن است دنیاهایی جدا از هم باشند. اما بررسی دقیق و با جزئیات ارتباطات این دو میتواند راههایی جدید برای درک ساختار واقعیت اجتماعی، تأثیر فرم بر محتوا در زندگی روزمره و چگونگی درک ما از اتفاقات دنیا و پیش رویمان قرار دهد.
بخشی از مقاله:
البته باید این نکته را به خاطر بسپاریم که روزنامهها دیوار چهارم را نمیشکنند. فرمالیستهای روسی برای اولین بار تمرکز را از «آنچه» ارائه میشد به اینکه «چگونه» ارائه میشد تغییر دادند. اینجا نیز اهمیت محتوا در سایه قرار گرفته و به خدمت فرم در آمده است. بخشی از آنچه اخبار را میسازد توانایی آن در ارائهی خود، بهعنوان کالایی محتوامحور، است. اخبار در این حالت همان محتوایی است که میکوشد که آن را بیان کند.
در تایپوگرافی روزنامه، ناشران روزنامهها سخت تلاش میکنند ظاهر بیطرفانهی خنثایی برای روزنامههایشان بسازند. بررسی واقعیتها، نظارت بر مطالبی که سفارش میدهند و دقت در تشخیص داستانهای ساختگی ازجمله این تاکتیکها برای ساختن ظاهری بیطرف هستند.
کار تایپوگرافرِ کتاب ساختن پنجرهای است میان خوانندهای که درون اتاق نشسته و منظرهای که نویسنده با کلماتش خلق کرده است. ممکن است تایپوگرافر پنجرههایی رنگی انتخاب کند که فوقالعاده زیبا هستند. اما انتخاب خوبی برای این پنجره نیستند. مثلاً اینکه فونتی انتخاب کند که خوب به چشم بیاید، اما برای آسانخواندهشدن ساخته نشده باشد. تایپوگرافی روزنامه..