تکامل در علم و هنر / تاریخ هنر/

تکامل در علم و هنر / پیتر مونتز / کیوان دوستخواه

 

بخشی از مقاله:

کیوان دوستخواه استاد تاریخ هنر دانشگاه هنر و مترجمی تواناست. طی دوران کوتاه تدریس‌اش، شاگردانش از او بسیار آموختند. متنِ «تکامل در علم و هنر» را او در دوران تدریس، ترجمه و در اختیار دانشجویان قرار داده بود. اما از آنجایی که به او دسترسی نداشتیم با اجازه از دوست نزدیکش (منصور براهیمی) اقدام به چاپ مطلب نمودیم. امیدواریم خود کیوان دوستخواه هم از انتشار این مطلب ناخرسند نباشد.

تفاوت علم با دیگر نهادها و فعالیت‌های انسان در ویژگی تکاملی آن است. در حوزه‌های دیگر – نظیر هنر، ادبیات، اخلاق و نهادهای اجتماعی – به تغییر برمی‌خوریم اما تکاملی در کار نیست. اگر کسی معتقد باشد که این فعالیت‌ها مشمول تکاملند، اعتقاد او ناشی از آن دعوی نامربوط است که برخی از اشکال هنری، یا برخی از نهادهای اجتماعی ارزش خاصی دارند که شکل‌های دیگر هنری و نهادهای اجتماعی دیگر فاقد این ارزشند. اگر این هدف «دگر قانون» را برای هنر و ادبیات و اخلاق و نهادهای اجتماعی قائل نشویم، دیگر امکان ندارد تغییراتی را که این فعالیت‌ها در معرض آنند مشمول تکامل بدانیم.

تعیین ارزش‌های «دگر قانون» برای هنر و ادبیات و اخلاق، نهایتاً دلبخواهی است. اگر کسی معتقد باشد که هدف هنر ارائه «زیبایی» است، در آن صورت حتماً بعضی از تغییرات سبک را مشمول تکامل می‌بیند. مشکل اینجاست که این شخص در نهایت متوجه می‌شود «زیبایی» ارزشی است که خود مفهوم با ثباتی ندارد. اگر مضمون زیبایی در هنر به کار نیاید، می‌توانیم مضمون «صحت نقش» را بیازماییم. آنگاه بر این اساس که [تلاش هنرمند باید متوجه] حرکت به طرف صحت نقش باشد، به مفهوم تکامل دست پیدا کنیم. لیکن «صحت نقش» هم ملاکی «دگر قانون» برای هنر است. چون ذاتاً جزء کار هنری محسوب نمی‌شود، بلکه تنها یکی از چندین هدف ممکن آن است. …

.

سبد خرید ۰ محصول