نقد هنری، هنر معاصر، مایا نائف، Maja Naef

بازنگری در وضعیت نقد هنری / مایا نائف / محمد محمدی

بخشی از متن:

اشتراکِ چشم‌گیر میان میزگردهای منتشرشده در این کتاب و ميزگردی که نشریه اکتبر در ۲۰۰۲ برگزار کرد، آن است که به نظر می‌رسید شرکت‌کنندگان مختلف این میزگردهای متفاوت به تقابلی جدّی میان نوشته‌های آکادمیک و نوشته‌های ادبی در نقدِ هنری باور دارند («الگوی ادبيات‌پردازانه » …). اگر واقعاً بحرانی در نقد هنری در کار باشد، آن را درست در همین جداسازی می‌توان یافت. اینکه نقد هنری باید یکی از این دو امکان محتملِ نوشتن درباره هنر را برگزیند. و اینکه به اين ترتیب نقد هنری باید چون رشته‌ای آکادمیک یا حتی امری جدايی‌ناپذیراز تاریخ هنر معاصر قلمداد شود.

اما نقد هنریِ موفق همواره چیز سومی میان نوشته‌های آکادمیک و توصيفات ادبی است. و گرچه اغلب با این اَشکالِ نوشتن همپوشانی دارد اما به هر حال از آنها متمایز است. اگر به میزگرد اکتبر بازگرديم، می‌توانيم يكي از امكانات بالقوه برای توجه به این موقعيت و صورتبندی آن به شیوه‌ای تازه را در الگوی «کاوشگر» يا سياح كه جرج بیکر آن را طرح می‌كند بيابيم.

دو وجه در خور توجه این مقايسه آن است که روایت‌های اکتشافی نمایانگر فرم دورگه‌ای میان علم و ادبیاّت، نظریهّ و داستان ماجراجويانه، هستند. و اینکه کاوشگران همچون منتقدان هنری هر یک از طریق تجارب خويش به سوژه‌ای متفاوت بدل می‌شوند. این شناسا يا سوژه شدن در سپهر عمومی به شیوه‌های مختلفی نمودار می‌شود. در مورد کاوشگر، در حوزه دانش و شاید همینطور ثروت، و برای منتقد هنری، در داوری يا قضاوت. زمانی که استفن ملویل می‌گوید طبيعی است که منتقد برای مشاركت دریک «تاريخ و موقعيت مشخّص شهری » در پیرامون خود در گشت‌وگذار باشد. بر مبنای الگوی مشابهی سخن می‌گويد. …

محصولات مرتبط

سبد خرید ۰ محصول