بخشی از متن:
به طور سنتی مدارس هنر و دیزاین به عنوان موثرترین راه برای اینکه دانشجویانشان در آینده به راحتی شغلی به دست بیاورند، آنها را برای حرفهشان تربیت میکردند. اما باز هم به طور سنتی همیشه بحث بین کسانیکه دیزاین را با اهداف اجتماعی و فرهنگی آموزش میدادند. و کسانی که از فرمولهای رایج برای حل مسائل جاری کار پیروی میکردند رونق داشته است. البته این واقعیتی است که هر دیزاینری نمیتواند در راس قشر اثرگذار فرهنگی باشد.
اما این هم درست است که کمتر دیزاینری مایل است صرفا بردهای در خط تولید سفارشات تلقی شود. به همین سبب استادانی که کار تربیت دیزاینرهای کارآ بر عهدهی آنها نهاده شده است کوشیدهاند با طراحی دورههای مبتکرانهتر دیزاین را به عنوان رشتهای که به یک اندازه صنعت، هنر و کسب و کار است، تعریف کنند. هدف عنوان “گرافیک دیزاینر” که در سال ۱۹۲۲ وضع شد این بود که اعتبار و حیثیت افزونتری به حرفهای بدهد که عنوان رایجش در آن زمان “هنرمند تجاری” بود…