معرفی مقاله:
مقالهی «ایدهآلهای اجتماعی: ساختن آینده ۱۹۳۹-۱۹۲۰» نوشتهی آنا موشینسکا (Anna Moszynska) است. مقاله را گلنار نریمانی به فارسی برگردانده است. جنگ، علیرغم خرابیها و کشتههای بیشمارش آغاز دورهای از تغییرات سیاسی و اجتماعی بود. از یک سو به تسریع پیشرفتهای انقلابی در اروپا یاری رساند. و از سوی دیگر، آبشخور جنبشهای آوانگاردی شد که در دوران پیش از جنگ متولد شده بودند. پس از مخاصمات ملی سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸، هنرمندان انتزاعی در دههی ۱۹۲۰ در پی همکاری بینالمللی برآمدند. در این مقاله، نگاه دقیقتری به این مسائل خواهیم داشت.
.
بخشی از مقاله:
با ابداع رسانههای جدیدی مانند رادیو، گرامافون و سینما، «روح جدید» میتوانست به جامعهی بسیار گستردهتری دست یافته و تحت تأثیرشان قرار دهد. حالوهوا و روحی که تمام ساحات زندگی را تحتالشعاع قرار داده بود. گرچه نزد برخی افراد این تغییر، نظم قدیمی را زیر سؤال میبرد. و بنا بر این خطرناک مینمود، برای دیگران این تغییر حاکی از امکانات چالشبرانگیزی بود که بر اساس آنها مفاهیمی نو و تازه از انسان و جامعه را میشد با تکنیکهای هنری جدید پیوند داد. هنر انتزاعی از منظر هنرمندان انتزاعی بیچونوچرا با پیشرفت و تغییر گره خورده بود.
این امر بخصوص در روسیه (در قالب جنبش ساختگرایی)، در هلند (در قالب گروه د استایل) و در آلمان (در مدرسهی باوهاوس) مشهود بود. با این حال در پاریس بود که مبنای نظری مهمی برای زیباشناسی نوظهور ایجاد شد. و همان سالی که جنگ به پایان رسید، سر برآورد. آمِده اوزانفان، هنرمند فرانسوی و شارلادوارد ژانُره، هنرمند سوئیسی و همان لوکوربوزیهی آتی، در کتابی با عنوان پس از کوبیسم به سال ۱۹۱۸ تأیید کردند. « هنر همواره باید به سوی دقت گام بردارد» و هنری را خواستار شدند که «روح جدید دوران را به هنرمندان تزریق کند»…