بخشی از متن:
مسئلهی ارتباط میان طبیعت و فرهنگ تقریباً در کار همهی عكاسان مكتب دوسلدورف نقش بازی میکند، اما در مورد سیمونه نیوگ این مسئله درونمایهی اصلی است. با این حال، به عنوان مثال برخلاف تصاویر کلاسیک پانورامای مرسوم در نقاشیهای منظرهی هلندی در قرن هفدهم، توجه نیوگ متمركز بر چيزی كاملاً آشناتر و نزديكتر است. يعنی پرورش ميوه و سبزيجات در ابعاد كوچك، آنگونه که در باغچهها و زمینهای استیجاری کشاورزی یافت میشود.
نیوگ در سال ۱۹۶۲ در شهر بیلِفلد آلمان متولد شده است. در سال ۱۹۸۳ وارد آکادمی هنر دوسلدورف میشود و یک سال بعد تمرکزش را بر عکاسی و کلاسهای معماری میگذارد. از اواخر دههی ۱۹۸۰ به بعد یگانه موضوع کارش باغها و مناظر بودهاند. یک رکن مهم در تصاویرش، برخلاف کارهای پترا ووندرلیش، استفاده از عنصر رنگ است. نیوگ آن را نقطهی آغاز کارش میداند. گرچه اتاقکها و دیوارها و بخشهایی از ساختمانها گهگاه در عکسها به چشم میآیند، ولی تمرکز اصلی صحنه ــ که عاری از حضور آدمها است ــ همیشه زمینهای میوهکاری و سبزیکاری است. هیچچیز چشمگیر و خارقالعادهای به چشم نمیآید، اما به شکلی متناقض این تصاویر درست به همین دلیل قدرت آرامشان را به دست میآورند. از این حیث، عكسهای نیوگ به خوبی میتوانند با ژانر طبیعت بیجان قیاس شوند.
ببینید تا چه اندازه رابطهی میان ترکیببندی و رنگ، با ظرافت و حساسیت در تصویر درخت سیب، دیلینگن به دیده میآید. تصویری كه «قهرمان» آن كه عنوان عكس را تعیین كرده است در نهایت چیزی نیست جز تنهای معمولی و کژ و بریده از یک درخت سیب، درحالیکه سیبهای قرمز بیشماری بر زمین قهوهای پخش شدهاند. این دو رنگ قرمز و قهوهای بر نیمهی پایین عکس سایه افکندهاند، و آسمان خاکستری مایل به سفید (امری آشنا در یکنواختی همهی کارها) و گیاهان و شاخههایی با رنگ سبزِ سرد، نیمهی بالای تصویر را گرفتهاند. تنها اطراف تنهی درخت است كه علفهای زردـ سبز، نشانی از حیات دارند. نیوِگ با رویکرد درونمایهای متمرکزش، شاید به شكلی كه كمی جسارتآمیز به نظر میرسد، ما را به قیاس با کار بخرها فرامیخواند. تردیدی نیست كه او نیز بهسان آنها در پی نوعی مستندنگاری بایگانیگونه است، هرچند كه کارهای او بیچونوچرا لحنی غنایی به خود گرفتهاند.