بخشی از مقاله:
سخنرانی اُد نردروم در افتتاحیه نمایشگاه دائمی از آثارش (نقاشی شده مابین سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۹۹) در موزهی هائوگار. تانسبرگ، نروژ، ۱۹ ژوئن ۱۹۹۹.
در ابتدا اجازه میخواهم تا از موزهی هائوگار، به خاطر نمایشگاه دائمیای که از آثار من ترتیب دادهاند تشکر کنم. این موزه همیشه جسور و پیشرو بوده است. و درست در زمانی که همگان از من توقع آن را داشتند که از کار و عقیدهی خود کوتاه بیایم و سر به خواستشان فرود آرم، با برپا کردن نمایشگاهی از آثار من، راهی جنجالی در پیش گرفته و خود را در معرض انواع طعنهها و انتقادها قرار داده است. آری، در همین قرن به اصطلاح آزاد و بازِ ما نیز، در برابر هرگونه نوآوری، دیوار بلندی از استبداد قرار دارد.
امروزه همگان بر سر این مسئله توافق دارند که غلبه و سلطهی مدرنیسم، چه بخواهیم و چه نخواهیم، سبب بروز و گسترش لیبرالیسمی شدید شد. ایدهی جهانی نو که در آن میبایست تصورات و تلقیهای زیباشناختی و اخلاقی ما اصلاح شود، در نازیسم و کمونیسم هم بمانند مدرنیسم، به محک تجربه زده شد. آنها همگی پادشاهی و سیطرهای نو را خواستار بودند. در سایهی آن نوید جهانی زیباتر و بهتر میدادند. اما سرانجام این مدرنیسم بود که غلبه یافت.
امروزه در سراسر جهان، در جزایر موروروآ، در نیویورک و در هنگ کنگ، هنری مشابه و یکسان دیده میشود. ابداعات ساختارشکنانه، نشان دادهاند و به اثبات رساندهاند که هیچ ملاک و معیار ثابتی در کار نیست. و فرم واحدی وجود ندارد. ما خود را در فهم این نکته مدیون و مرهون مدرنیستها میدانیم! همهی آنان که کوشیدهاند تا با تلاشهای آشکار خود معجزهای بیاورند، فیالواقع اما، تفاوت چندانی با نژادپرستان نداشتهاند. زیرا مسئله را تنها از دریچهی خود دیدهاند.
.