بخشی از متن:
آقای بهروز دارش یکی از سه شرکت کننده از سوی ایران در بینال ونیز بودند گفتوگوی حاضر به بهانه و پیرامون این مناسبت انجام شده است داریوش خادمی شهریار توکلی
حرفه هنرمند: شما به عنوان یکی از هنرمندان ایرانی شرکت کننده در پنجاهمین دوره بیینال ونیز چه ارزیابیای از موفقیت کلی آن داری
بهروز دارش: روزی در دوران دانشجویی به اتفاق چهار تن از همکلاسان از خیابان ولیعصر بالا میرفتیم به یک تصادف اتومبیل برخورد نمودیم هرکدام از ما تفسیری از چگونگی واقع شدن حادثه مطرح نمودیم ولی با شنیدن روایت یکی از ناظران صحنه متوجه شدیم که هر چهار نفرمان اشتباه حدس زدهایم بیینال ونیز یک رویداد مهم جهانی است اظهارنظر در مورد آن واقعاً امر دشواری است لیکن میتوان تا حدودی درباره پارهای از ویژگیهای این رویداد بصری آن هم با حدس و گمان، گفتگو نمود موردی که در این بیینال بیش از همه توجه مرا جلب نمود پروسه رسانهای شدن هنر و وابسته شدن هنرهای بصری به سیستم رسانههای جمعی است.
حرفه هنرمند:منظورتان تأثیرپذیری از رسانههاست یا مطرح شدن توسط رسانهها
بهروز دارش: منظورم هر دو مورد است یعنی هنر بصری به ترتیبی تحت تأثیر رسانهها قرار گرفته است که نهایتاً خود میل به رسانه شدن داشته است و بدون ارتباط با رسانهها در سطحی جهانی نمیتواند چندان مطرح باشد به عبارت دیگر به نظر میرسد که رسانهها هنر را به ترتیبی به نفع خود مصادره نمودهاند امروزه جهان مجازی رسانهای به قدری گسترش یافته است که جهان واقعی ما را به حاشیه رانده و عمده دریافتهای انسان کنونی بر سیستم رسانهها مبتنی گردیده است البته تردیدی ندارم که این رابطه در آینده متحول شده .
.