Ralph Gibson/ عکاسی/ رالف گیبسون

پنجره‌ی همسایه: رالف گیبسون(Ralph Gibson)(1939)

 

آثار عکاسی رالف گیبسون (Ralph Gibson) با سوژه‌های مختلف و زمینه‌های گوناگون، همواره سبک و نگاهی واحد را حفظ کرده‌اند به نحوی که از او هنرمندی مؤلف با مشخصه‌های فکری قابل تمایز از سایر عکاسان هم نسلش، ساخته است. نگاه او به جزئیاتی که به طور معمول بسیاری از ما به آن‌ها توجه نمی‌کنیم و درک اعجاب آورش از نور، مرزهای میان واقعیت و فرا واقعیت را از میان برداشته است…

مقالاتی که در جستار درباره‌ی رالف گیبسون خواهید خواند:

مقاله‌‌ی «رالف گیبسون؛ عکس‌هایی از جنس خواب و خاطره» به قلم محمد غفوری

اولین تجربه‌ی دیدنِ عکس‌های رالف گیبسون، برمی‌گردد به سال‌هایی که عکاسی را تازه آغاز کرده بودم. و بی‌آنکه چیزی راجع به او و شیوه‌ی کارش بدانم، عکس‌هایش مرا به وجد می‌آورد. و لذتی اثیری را به من می‌چشاند. کارهای او به تعریف شخصی و شاید غریزی من از عکاسی در آن روزها، بسیار نزدیک بود. هر چند شرایط سیاسی و اجتماعی‌ِ آن دوران (حدود سال‌های ۱۳۵۶) باری ایدئولوژیک همراه با تعهدات اجتماعی را (و اغلب هم در حوزه‌ی تضادهای طبقاتی) به روشنفکران، هنرمندان و علاقه‌مندان زمینه‌های فرهنگی تحمیل می‌کرد و آثار گیبسون از این اشارات خالی بود.

مقاله‌‌ی «رالف گیبسون و کلان روایت عکاسانه» به قلم سیدمهدی مقیم‌نژاد

گیبسون در آلبوم “Overtones” (بیست و چهارمین کتاب خود چاپ شده به سال ۱۹۹۸.) به مجموعه‌ای رسیده است که می‌توان بنا به دلایلی آن را نقطه‌ی اوج یک عمر تلاش‌های زیباشناختی عکاس دانست. و همچنین یکی از متعالی‌ترین نحوهای بیان عکاسانه در دوران معاصر است. این نوشتار شرحی است بر آن دلایل و برشمردن پاره‌ای از بنیادی‌ترین مؤلفه‌های آلبوم اخیر او.

مقاله‌‌ی «رالف گیبسون؛ جلوه‌ای از خلاقیت» به قلم افشین بشیرزاده

«جان سارکوفسکی» در کتابی با نام «آینه‌ها و پنجره‌ها» آثار عکاسان تأثیرگذار و شاخص آمریکایی در قرن بیستم را گردآوری کرده است. عنوان کتاب بسیار هوشمندانه انتخاب شده است. تقسیم‌بندی ظریفی میان دو شیوۀ بنیادی عکاسی را مطرح می‌کند. عکاسان آینه و عکاسان پنجره! به عبارت واضح‌تر عکاسان ذهنیت‌گرا و عکاسان عینیت‌گرا.

بیشتر عکس‌های عینیت‌گرا [چنانچه موفق به ارتباط با بیننده شوند] به دنبال شریک‌کردن عکاس و تماشاگر دربر داشت یا احساسی واحد هستند. که اصلاً منشاء واقعی و حقیقی دارند. عکاس سعی می‌کند تا حد امکان حضور خود را در عکس محو کند. تا عکس بدون هیچ واسطه‌ای به بیان واقعۀ درون خود بپردازد.

مقاله‌‌ی «ناگزیرم که یگانه باشم» گفت‌وگو با رالف گیبسون، ترجمه‌ی حمیدرضا کرمی

این گفت‌وگو میان کریس ماهر و لاری برمن با رالف گیبسون است.

کریس ماهر/ لاری برمن: بگذارید با سؤالی درباره‌ی نگاه‌تان شروع کنیم. این نگاه هماهنگی غریبی در آثارتان دارد، گونه‌ی خاصی انرژی که در آن‌ها احساس می‌شود. می‌توانید برای‌مان از آنچه موقع عکاسی در ذهن‌تان می‌گذرد، بگویید؟

سبد خرید ۰ محصول