مقاله «حضور و غیاب ذهنیت غنایی معاصر در موسیقی پاپ»، از روند فراز و فرود موسیقی پاپ در ایران صحبت میکند. هنر عامهپسند جزئی همهفهم و دسترسپذیر برای تولید و مصرف معناسازیهای جمعی است. به همین دلیل بازخوانی آن ممکن است تا حدی ذهنیتهای اجتماعی برسازندهی دوران را برایمان آشکارتر کند؛ ذهنیتی که شاید خود را بهتمامی از طریق بررسیهای آماری و سنجش باورهای عمومی بهروشهای مرسوم جامعهشناختی آشکار نکرده باشد. از موسیقی پاپ یا مردمپسند ایران در دورهی حاضر جز با اشاره به فقدانها، فراز و فرودها، گسست و چندپارگی آن ممکن نخواهد بود.
این جستار مقالهای تخصصی برای ارزیابی «کیفیت» صرف موسیقایی این پدیدارها نیست. تلاشی برای واکاوی معناها و میانجیهایی است که احتمالاً موسیقی مردمپسند برای نقدِ اکنونیت تاریخی ما بهدست خواهد داد. اگر دههی پنجاه را زمان رونق و پاگرفتن و مصرف موسیقی پاپ در مقیاس گسترده در نظر بگیریم. آشکار است که انقلاب نقطهی چرخش بنیادینی در این روند بهشمار میرود. از سال ۵۷ تا اواسط دههی هفتاد دوران دیگری است. دورانی که موسیقی پاپ جز نفسهای بلندی که در اوایل انقلاب میکشد در داخل ایران به حال اغما فرو میرود. و سرگذشت آن را در این دوره باید در آثار اغلب منتشرشده در خارج از ایران پیگیری کرد.
در میانهی دههی هفتاد به اینسو، با تعدیل سیاستهای فرهنگی، زمینهی ظهور مجدد موسیقی پاپ البته طبق معیارها و چارچوبهای مقتضی فراهم شد. از میانهی دههی هشتاد به اینسو با گسترش روزافزون دسترسی به اینترنت و شبکههای اجتماعی از سویی و سیاستهای انقباضی از سوی دیگر روند تولید، توزیع و مصرف موسیقی پاپ دستخوش دگرگونیهای دیگری شد. که نتیجهی آن حیات توأمان تولید رسمی و غیررسمی و ظهور ذائقهی خردهفرهنگی متنوع در عرصهی موسیقی پاپ بود. حال باید از خود پرسید، جامعه چه نقشی در سرنوشت این هنر داشته است؟
مقاله دیگری پیرامون موسیقی پاپ در ایران: ساسی مانکن
بخشی از مقاله:
هر صورت زیست جمعیْ فرهنگ و هنر خاص خود را تولید و مصرف میکند. هر دورانی حال و آیندهی خود را در رؤیا میبیند و کابوسهایش را بهشکل نجواهای جمعی درمیآورد. هنر عامهپسند جزئی همهفهم و دسترسپذیر برای تولید و مصرف معناسازیهای جمعی است.
به همین دلیل بازخوانی آن ممکن است تا حدی ذهنیتهای اجتماعی برسازندهی دوران را برایمان آشکارتر کند. ذهنیتی که شاید خود را بهتمامی از طریق بررسیهای آماری و سنجش باورهای عمومی بهروشهای مرسوم جامعهشناختی آشکار نکرده باشد. برای درک این فرایند میتوانیم از مفهوم مخیلهی اجتماعی استمداد بجوییم. …