بخشی از متن:
به گمانم نوشتن از بهترین عکسها یا دوستداشتنیترین عکسها، کاری است یا ناممکن یا بیهوده. اما در همین دورهی خودمان آنقدر، کارهای ناممکن و کارهای بیهودهی زیادی دیدهایم که به انجام رسیدهاند، پس این یکی را هم می توان مرتکب شد. باری این کار جفایی است به میلیاردها عکس که دنیای ما را ساختهاند، و دنیای ما را پر کردهاند و دنیای ما را بازتر کردهاند. گریزی نیست من هم در میان جفاکاران جایی برای خود باز میکنم. از سوی دیگر در اینجا و اکنون خودمان و در زمانهی رخداد، عکسهایی که تو، او و دیگری گرفتهاید، چنان تکانمان دادهاند و چنان تکانشان دادهاند که میترسم انتخاب عکسهایی دور از اینجا و دور از این حال، آنها را خیلی بیرنگ و بو کند. هیهات که خود را و زندگیمان را و عکسهایمان را بیرنگ بکنیم.
گفتهاند و شنیدهایم که عکس دروغ نمیگوید، گفتهاند وشنیدهایم که این گزاره دروغ است. اما نمیدانم من در این انتخاب خود دروغ میگویم یا نه. انتخاب من به گمانم بیشتر معطوف به عکسهایی است که بازی عکاسی را بی هیچ خودنمایی برجسته ساختهاند و به همین اعتبار گوهری دارند بسیار وابسته به موقعیت آدمی. شاید در این کار بیشتر به دل تکیه کردم تا چشمانم.
عکسها ساکتاند، ساکناند، اما میلرزانند. لمسشان میکنیم و از دست زدن به آنها می ترسیم. کوچکاند اما ما را بزرگ میکنند. به گفتهی آن فیلسوف فرانسوی دانههای شناند که دوران ما را میسازند. اینها حتا از خس و خاشاک کوچکتراند. عکسها چیزاند.
بی ترتیب ردیف میکنم عکسهایی را که خیلی دوست دارم:
از میان عکس های اوژن اتژه و لی فریدلندر نمی توانم یکی را انتخاب کنم، پس جر میزنم و میماند ده عکس دیگر:
ویترین عکسهای چند سنتی، واکر اونز: پرترهی همسر گاوین از پشت سر،امت گاوین: بوسه ۱۹۳۵، من ری: راننده۱۹۳۳ رادچنکو: یو اس ۹۰، در مسیر دلریو تگزاس از مجموعهی آمریکاییها ۱۹۵۸ رابرت فرانک: النور ۱۹۴۷ هری کلهان؛ تکلا از مجموعهی مادران نوزاده، ۱۹۹۴، رینکه دایکسترا: نوتو، سیسلی پسربچهی سیسیلیایی، ۱۹۴۷، ریچارد اودون:خانوادهی جوان بروکلینی یکشنبه به گشت و گذار میروند ۱۹۶۶ دایان آربس: زن رختشوی و تختش تخته الوار، نیویورک ۱۸۹۲، جیکوب ریس.
و از میان عکسهای ایرانی:
آبکش از مجموعهی مثل هر روز۱۳۸۱، شادی قدیریان: ستون آدمها ۱۳۵۵، احمد عالی: ماشینهای کاشته در خاک آثار جنگ ۱۳۶۰، بهمن جلالی، اثر انگشت از مجموعهی چشمیها و در نسخهی ۵ در ۵ سانتیمتری، ۱۳۸۵غزالهی هدایت: تهران بهار برچسبهای روی در ۱۳۸۱، یحیی دهقانپور: آی آدمها از مجموعهی بر سر گور فروغ فرخزاد ۱۳۴، یحیی دهقانپور: ناصرالدین شاه و زنان در آینه ۱۸۸۴ ناصرالدین شاه:مرد قهوهچی وشیشهها ۱۳۷۶ پیمان هوشمندزاده: خودنگارهی عکاس در میان سه پهلوان از مجموعهی بیپیکر، ۱۳۸مهرانه آتشی نیمتنهی سنگی زنی نیمپوشیده دههی ۱۳۶۰ سورنا محمدی.
عکس یازدهم هم عکسی است از آن عکاس و از آن من: خورشیدنگارهای بر سقفی گنبدی و چراغی خاموش ۱۳۸۵.
۰ دیدگاه
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.