
معرفی مقاله:
یعقوب آژند پژوهشگر، نویسنده و مترجم ایرانی است. او در حال حاضر استاد درسهای مختلفی از جمله هنر در تاریخ، هنر و تمدن اسلامی، آشنایی با فرهنگ و ادب ایران در دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او ترجمه و تالیف بیش از هشتاد عنوان کتاب و نیز مقالات بسیاری را در زمینهی هنر و معماری ایران در کارنامهی خود دارد. این گفتوگو به بهانهی نمایشگاه “شاهکارهای نگارگری” در موزهی هنرهای معاصر با او انجام شد.
گفتوگو با سوالی در باب رویکرد یعقوب آژند به نمایشگاه آغاز میشود. او به شرح و بسط مسئلهی “ایرانیت” و “هویت ایرانی” میپردازد که به آثار این نمایشگاه نسبت به سایر آثار ارزشمند هنر جهان هویت ممتازی میبخشد. در جستوجوی این ریشههای ایرانی گفتوگو به بررسی چگونگی دستیابی به معیارهایی برای ارزشگذاری و نیز معیارهای ایرانیت این آثار میرسد. یعقوب آژند بار دیگر دو راهی فرم و محتوا را مطرح میکند. او با شرح و بسط مکاتب نگارگری، به ضرورت درون تاریخ نگریستن به این آثار و اهمیت محیطی که این آثار در آن تولید شدهاست تاکید میکند.
چه چیز باعث میشود نگارههای شاهنامهی بایسنقری و شاهنامهی شاهطهماسب چنین تفاوتهای بزرگی در طرح و رنگپردازی و ترکیببندی داشته باشند؟ این تاثیرات محیطی چیست که میتواند یک مضمون را در دورههای مختلف تا این حد متفاوت نشان دهد. به گونه ای که همهی جنبههای نگاره را در بر بگیرد. چگونه ممکن است در بررسی نگارهها به خطا بیافتیم؟ و اینکه چگونه میشود از دیدن نگارهها لذت برد؟ از جمله سوالاتی است که او در طی این گفتوگو به آنها پاسخ میدهد. پاسخ یعقوب آژند به این سوالات و بیان چندین سوال دیگر ذهن را به چالش میکشد. شاید خود راه رسیدن به معیارهای ارزشگذاری را هموارتر سازد.
بخشی از متن:
مریم اطهاری: با رویکرد شما به این آثار آغاز کنیم، شما از چه منظری به اینها نگاه میکنید؟ نمایشگاه شاهکارهای نگارگری را چهطور میبینید؟
يعقوب آژند: وقتی به این نگارهها، به عنوان نمونههایی از آثار هنری جهان، نگاه میکنم. در آنها یک ویژگی «ایرانیّت» میبینم. شاید یکی از دلایل علاقهمندی من به نگارگری و نقاشی ایرانی همین «هویت ایرانی» و یکّه بودناش باشد. شما ممکن نیست یک تا، یک همتا برای نگارۀ معروف «مجلس کیومرث» سلطان محمد یا مجالس مختلف بهزاد و حتی بعدها نگارههای تکفردی رضا عباسی، پیدا کنید. اینها واقعاً خاص ایرانیان است. ایرانیهای بودند که در کنار نگارگری خط نستعلیق ایرانی را به وجود آوردند. از تلفیق اینها هنری ناب پدید آوردند که در جای دیگری از جهان نمیتوان نظیری برای آن یافت.
البته امکان دارد که مشابهتهایی در بعضی جاها پیدا شود ولی عیناً مانند نگارههای ما نیستند. مثلاً «اَناجیل اربعه» در اروپای قرون وسطی، مینیاتورسازی میشدند. ولی در تذهیب و مینیاتورهای «اَناجیل اربعه» باز جای پایِ مانویان حضور داشته است که خُب از نظر تاریخی هم اثبات شده. در پاسخ سؤالتان راجع به خود نمایشگاه، باید بگویم از نظر من این نمایشگاه بسیار جالب توجه، حتی در سطح جهانی است. چون تا آنجا که اطلاع دارم از سال ۱۹۳۳ به بعد که نمایشگاههای زیادی در مورد هنرهای جهان اسلام در اروپا و آمریکا برگزار شده است. تنها بخشهایی به هنرهای ایرانی و از جمله نگارگری اختصاص داشته است. طبیعتاً چنین نمایشگاهی که فقط خاص نگارگری ایرانی باشد و آنرا بررسی و مرور کند. یکی از بیهمتاترین نمایشگاههایی است که تاکنون برگزار شده است.