
بخشی از متن:
- عکسهای مد هی نینگن هوئن؛ تحتتأثیر مجسمههای کلاسیک یونانی بود. او مدلهایش را جوری حالت میداد و صحنهآرایی میکرد که انگار متعلق به یک کتیبهی معماری هستند. تکنیک او در نورپردازی و نور از پشت، برای حصول به خطوط محیطی و رنگمایههای غنی، و برای نمایش درخشندگی و بافت لباسها و مدلها منحصربهفرد است.
در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم، ژستها و حرکات (pose) رسمی و خشک (در عکسهای) هی نینگن – هوئن که کاملاٌ با نئوکلاسیسزم دهه ۱۹۳۰ هماهنگ بود، ناگهان یک اشتباه تاریخی قلمداد شد. کوبندهترین انتقادی که به کارهای «هوئن» وارد شد توسط «دکتر آقا» (مدیر هنری اسبق هوئن در مجلهی وگ) نوشته شد که کارهای او را چهارراهی بین هنر صحنه، طراحی داخلی، باله و نقاشی پرترهی اجتماعی که با دوربین ثبت شده نامید.
هوئن در اتاقهای پانلدار استودیو، که چیدمان شایع آن زمان محسوب میشد، از یک دوربین قطع بزرگ با دیافراگم بسته استفاده میکرد تا همه چیز در کادر را واضح و فوکوس به تصویر بکشد. لیلیان باسمن (عکاس) درباره آثار او گفته: «ما احساس میکردیم که زنان حاضر در عکسهای هوئن مانند مانکنها دست نیافتنی بودند به طوریکه هیچکس نمیتوانست با آنها همذاتپنداری کند.»
- الکسی برادویچ (مدیر هنری مجله هارپرز بازار)، استفاده از تکنیکهای عکاسی مستند، همانند حرکت محوشده، کادر بندیهای آزاد و غیررسمی و کلوزآپهای قوی را تشویق و تقویت میکرد. بدین منظور که انرژی گرافیکی صفحه به وسیله عکس (و نه صفحه بندی ) میسر شود. برادویچ میگفت: «کار صفحهبند با عکسهای خوب بایست ساده و راحت باشد. لیکن با عکس بد، او مجبور به اجرای حرکات آکروباتیک در صفحه است.»
برادوویچ از تصاویر عکاسی شده به طور آزاد استفاده میکرد. در صفحهآرایی مجلات مد، او به جای خلق صفحات مبنی بر استاتیک آن دوره (صفحاتی که همگی در یک فرمت و یکی پس از دیگری صفحهآرایی میشدند)، با حفظ یک ریتم خاص، تصاویر را به صورت «فول و کوارتر – بلیید» در صفحه جابهجا میکرد.
عکسها در نظر او نمیبایست لزوم جزئیات دقیق و واضحی از دنیای مد و لباسهای مورد نظر را نشان بدهند، بلکه میبایست به حال و هوا، احساس و فضاهای مربوطه اشاره کنند.
او مؤلفههای «غیررسمی» و «انگیزش ناگهانی» را به عالم طراحی مجلات وارد کرد. سالهایی که او طراح هنری «هارپرز بازار» بود ( ۱۹۳۴-۱۹۵۸ )؛ با تکیه بر گرافیک مدرن اروپایی، توانست زندگی و حیات تازهای به عکاسی مد وارد کند. برادویچ با استفادهی مکمل از تایپوگرافی و تصویر، بدعت صفحات دولتی روبروی هم، استفاده از تصاویر چندگانه (یک مدل زن که چند بار عکاسی شده بود؛ در طول صفحات مجلات او حرکت میکرد و میدوید)، فرهنگ واژگانی مدرنی از طراحی هنری را ابداع کرد. شعار او این بود: «مرا متعجب کن.»
دائم به دانشجویانش تأکید میکرد: «اگر به داخل دوربین نگاه میکنید و چیزی را میبینید که قبلا دیدهاید، دکمهی شاتر را فشار ندهید.»
ایروینگ پن: تمام عکاسان ، چه این مطلب را بدانند یا نه، شاگردان برادویچ هستند.
ایروینگ پن: به نظر من در عکاسی مد، شخصیت مدل نمیبایست هیچگاه در عکس مداخله کند، اینکه او چه کسی است و چه شخصیتی دارد اهمیت خاصی ندارد؛ او یک سمبل است. ولی در عکاسی پرتره چیز عمیقتری که ما در یک انسان جستجو میکنیم وجود دارد.
- روشهای عکاسی ایروینگ پن ذات تقلیلی هستند، خود او آن را به عنوان «جریان تنگ شونده» توضیح میدهد. ترجیح او به استفاده از زمینههای ساده در استودیو، حاکی از نیازش به حذف و دور کردن زواید به منظور تأکید و تمرکز بیشتر بر حفظ تقدس استناد میباشد. او حتی در هنگام سفر، به منظور به تصویر کشیدن مردمان ناشناس و قبایل دورافتاده، (که از سال ۱۹۴۸ به بعد انجام داده استودیوی متحرک خود را به همراه میبرد.
پن به دلیل شروع کارش با روش و سنت ساختار موشکافانه عکاسی طبیعت بیجان، میتوانست تمامی عناصر درونی عکسهای خود را کنترل کند.
ریچارد اودون (عکاس): در دهه ۵۰ ما میتوانستیم رابطه کاری نزدیکی را با مانکنها برقرار کنیم. چنین کاری امروزه محال است. ما عکاسان به ندرت (به حریم یکدیگر) تجاوز میکردیم. به طوریکه زمانی که ایروینگ پن برای مجله وگ (Vogue) از دوریان لى (Dorian Leise) عکاسی میکرد، من دیگر در عکسها از او استفاده نمیکردم.
هیچگونه عکسی از ژان پتچه (Jean Patchett) و لیزا فانساگریوز (Lisa Fonssagrives) توسط من، وعکسی از دویما (Dovima) توسط پن گرفته نشده است. …