معرفی مقاله:
این جستار کوتاه دربارهی نسبت میان تصویرگری و مدیریت هنری در مجلات است. نگارنده شرحی مختصر از تجربهی حرفهای خود در سالهای اخیر به عنوان تصویرساز و مشاور و مدیر هنری مجلهی ریدرز دیجست ارائه میدهد. او تلاش میکند از خلال این روایت، نظریهی شخصی خود دربارهی مدیریت هنری تصویرگران را برای خوانندگان شرح دهد.
.
بخشی از مقاله:
تا سه سال پیش امکان داشت هر آنچه درباره مدیریت هنری تصویرگران بگویم، برخاسته از دیدگاه یک سونگر تصویرگران مگینوت لاین باشد. آنها معمولاً هنرمندان را از مدیران هنری جدا میکردند. به هر حال “راجر بلک” طراح، در سال ۱۹۹۶ فرصتی متفاوت برایم فراهم کرد. فرصتی که باعث شد هم اکنون به قول آهنگهای دهه شصت، توانستهام هر دو سو را درک کنم.
راجر، طراحی مجدد مجله “ریدرز دیجست” را به عنوان بخشی از یک تلاش جدی برای بازاندیشی و جلب مخاطبان جوانتر انجام داد. او در راستای اجرای برنامههایش، از من برای تصدی مشاور امور تصویرسازی دعوت کرد. راجر بلک میدانست که مجله عملاً استفاده از تصویرسازی را کنار گذارده است. اما در ترکیب داستانهای اومانیستی و مقالههای ارائه شده منحصر به فرد آن، فرصتهای درخشانی وجود دارد تا تصویرسازی به سرزندگی مجله بیافزاید. او بر این گمان بود که شاید شخصی خارج از فضای مجله بتواند امکانات موجود را روشنتر عرضه کند.
راجر بلک، بنا به بخشی از وظایف محول شده به من به عنوان مشاور، از من خواست تا طرحی برای گروهی از مسئولان مافوق مجله ارائه دهم. این گروه شامل هانوا لاکسو مدیر هنری، که تازه به شهرت جهانی دست یافته بود، و کریس ویلکوکسه سردبیر مجله بود. من اسلایدهایی از آثار حدود ۳۰ تصویرگر را پشت سر هم به نمایش گذاردم. اسلایدهایی که نشاندهنده تنوع استعدادهای آنها بود. در همین زمان به آن چه که میخواستم درباره علاقه شخصیام به قدرت تصویرسازی بگویم نیز فکر میکردم. ما در سالن همایشهای دفتر مجله در بلزانتویل ۶ گرد آمده بودیم. …
.
پیشنهاد مطالعه: مقالهی «به سوی حرفهای کل نگر (چالشهای هنر تصویرسازی)» گفتوگوی مارشال آریسمن با میلتون گلیزر