عکاسی و سینما

عکاسی و سینما

«عکاسی و سینما»

وقتی قطار برادران لومیر روی پرده سفیدِ آن‌چه بعدها سالن “سینما” خوانده شد به نمایش در آمد، کسی باور نمی‌کرد که این قطار نه به قصد جان آنها که به قصد سرگرمی به حرکت در آمده و همگی از ترس سالن و صندلی‌های چوبی آن را رها و ترک کردند. این روزها کمتر کسی از قطار می‌ترسد، حتی آنا کارنینا هم نه از ترس که با امید به بخشش و رهایی خود را به زیر چرخ‌های مهربان و نیست‌کننده قطار انداخت.

سرنوشتی که تماشاگران تماشاخانه لومیر را به فرار وا داشته بود، قهرمان درمانده ما را به خود خواند. تا در یک لحظه و در آرزوی رهایی جاودان شود. آیا عکاسی و سینما جز این آرزوی رهایی و رستگاری بودند؟ که سامورایی‌ها پیش از جنگ از خود عکس می‌گرفتند تا به قول خود روحشان را از مرگ حفظ کنند. آنان که دوربین به دست صحنه‌های نبرد را در سرتاسر دنیا به تصویر کشیدند، کریس هوندرس، که اخیراً در لیبی جان خود را برای عکاسی از دست داد، تصوری جز این جاودانه ساختن حقیقت داشتند؟

برای چه فیلم می‌سازیم؟ برای چه عکس می‌گیریم؟ این شاید یکی از اولین سؤال‌های هر کلاسی است که در آن شرکت می‌کنیم. جواب چیست و واقعیت کجاست؟ در این شماره تلاش کردیم تا به شکلی خلاصه به عکاسی و سینما و ارتباط این دو با هم بپردازیم. تا شاید جوابی هر چند کوچک و مختصر برای سؤال‌های بالا بیابیم.

مطالعه‌ی مقالات این بخش:

«سینما و عکاسی؛ یادداشت‌هایی کوتاه درباره‌ی چند قاب سینمایی

«گریزی از زمان نیست…» به قلم لیلی وکیلیان

«سه پرسش درباره‌ی عکاسی و سینما» به قلم آنیس واردا

«تارکوفسکی و ایجاز »به قلم جان اِی

«نگرانِ او بودن» به قلم امیر خضرایی‌منش

«عکاسی و سینما» به قلم دیوید کمپنی

«پوستر سینمایی؛ سینمای امروز و بازگشت به پرسپکتیو مقامی» به قلم سیامک حاجی‌محمد

سبد خرید ۰ محصول