سوزان سونتاگ/ Susan Sontag/ علوم انسانی/ مجید اخگر / عکاسی

عکاسی در چارچوب علوم انسانی / سوزان سانتاگ / مجید اخگر

 

بخشی از متن سخنرانی:

من نويسنده و فيلمسازم. من خود را يك منتقد، و بيش از هرچيز يك منتقد عكاسی، نمی‌دانم. اما حرف خود را از همان موضع كاملاً آزاد و مستقل بر زبان می‌آورم. من نه به عنوان عضوی از تشكيلات عكاسی يا مخالفان آن، بلكه به عنوان دانش‌آموخته‌ای بيرون از گود سخن می‌گويم.
با اين همه، به نظرم رسيد كه شايد به خاطر جايگاه خاصم در نسبت با ساير كسانی كه پيش از من از آن‌ها برای سخنرانی دعوت كرده‌ايد، موقعيت بهتری براي اظهارنظر در مورد موضوع اين مجموعه سخنرانی‌ها داشته باشم. روشن است كه طرح عنوان «عكاسی در چارچوب علوم انسانی» به معنای طرح دو چيزی است كه مسائل بسياری را در پی خود ايجاد می‌كنند.

پرسش اين است: عكاسی چيست؟ و پس از آن نوبت ديگر اصطلاح بزرگِ اين عنوان و كلمات كوچكتر ميان آنهاست، يعني علوم انسانی. علوم انسانی مجموعه‌ی خاصی از ارزش‌هايی را به ذهن متبادر می‌کند. و ما را به برخی انگاره‌های فرهنگی و آموزشی بازمی‌گردانند. به نحوی كه علوم انسانی اصطلاحی است كه، بيش از هرجا، در برنامه‌های آموزشی دانشگاه‌ها طرح می‌شود. اما اين به معنای نوعي فشرده‌سازی يا تركيب يا گزينش ارزش‌مندترين تجارب و ايده‌ها و آثار تخيلی يا خلاقه‌ی فرهنگی در چارچوب، از نظر من، يك فرهنگ خاص است. اما در صورتی كه بخواهيم به معنای كم و بيش مدرن اين اصطلاح بپردازيم، به هرحال با انگارهای از برنامه‌ی آموزشی سروكار پيدا می‌كنيم…

پیشنهاد مطالعه: مقاله‌ی «یک فرهنگ و حساسیت جدید» به قلم سوزان سونتاگ

برچسب‌ها:
سبد خرید ۰ محصول