معرفی مقاله:
تنشی دائم در میان است میان آنچه سرچشمههای ذهنی حککردن به زیبایی است و آنچه در عین نمودار میشود. ایمان افسریان، نقاش و پژوهشگر هنر، در مقالهی “علاقه به تعمیم؛ نقدی بر رویکرد مدرنیستی-فرمالیستی به نگارگری” با اشاره به برخی عبارات فیلسوف اسکاتلندی و تجربهگرای قرن هجدهم، دیوید هیوم، از علاقهای همیشگی به تعریف مقولاتی همچون هنر با نسبت دادنشان به قواعدی در عین که بر احساساتی مشترک قرار دارد سخن میگوید. افسریان از تصوری سخن میگوید که باعث میشود بپنداریم تعاریف کلماتی چون هنر در طول تاریخ و جغرافیا ثابت بودهاست.
چرا همواره کششی در ما هست که میخواهد از تفاوتها چشم بپوشد و به شباهتها روی آورد؟ آیا این نوع اندیشیدن ما را دلگرم میکند؟ از این رو ایمان افسریان به سراغ فرمگرایان میرود که قواعد فرمال را همان قواعد هنر میدانستند و از اشتیاقی سخن میگوید که به تعمیم قواعد فرمال در ایران است. چرا گروهی همواره در پی توجیه تناقضنمای هنر ایران با هنر غرب هستند؟ آیا این علاقه به انطباق صرفا فرمال با غرب مایوسکننده نیست؟
از این رو به سخنان محسن وزیری مقدم دربارهی دوری هنرمندان ایرانی از بازنمایی طبیعت و شباهتشان به هنرمندان مدرن اروپایی اشاره میکند. آیا دوری هنرمندان ایرانی از بازنمایی طبیعت کشفی است که شرقیان به بار نشاندهاند و فرنگیان آن را به کار بستهاند؟ آیا قیاس دوری شرق از طبیعتگرایی و نهضت امپرسیونیسم قیاسی معالفارغ نیست یا اینکه سنجشگری سخت را تاب میآورد؟ ایمان افسریان به سراغ متون حلیمی و ضیاءپور میرود. آیا دید همزمان کوبیستها آنطور که این دو معتقدند به نقاشی چندهزارسالهی ایرانی تنه میزند؟ و در نهایت ما را با سوالی مهم روبهرو میکند؛ چرا ما همواره در متون تصویری سنتی خود در پی مدرنیسم میگردیم؟
بخشی از متن:
وقتی سخن از دانش، سیاست، هنر و… میشود، اینگونه تصور میکنیم که تعاریف و معانی که ما از این کلمات در ذهن داریم، همهجا و در طول تاریخ همان بوده که اکنون هست. ما ترجیح میدهیم یک ماسک تراش آفریقایی، یک خطاط ایرانی، یک بافندۀ هندی، یک شمایلنگار روس و یک کانسپچوالیست آمریکایی را در یک طبقهبندی و در یک تعریف از هنر و هنرمند جای دهیم. اگر از تفاوتها چشم بپوشیم و فقط به شباهتها بیندیشیم به چنین تعریف کلی دست خواهیم یافت. چرا که با تعریف دادن از مقولات از هراس نسبیتی که در پس مفاهیم وجود دارد رهایی مییابیم. هرقدر این تعریف مقولات بیشتری را در خود جای دهد، برای مادلگرمکنندهتر است. اگر تعریفی مهر تأیید علم را نیز داشته باشد، وسعت و پایندگی مییابد. گویی که در تمام جهان و در طول تاریخ این تعریف کارآمد خواهد بود. چرا که ادعای شمول و تعمیم دارد.