بخشی از متن:
کامبیز کاهه:به عنوان یکی از بنیانگذاران معنوی از آثار علائقتان از شکلگیری این نشریه نحوه کارتان، موضوعاتی که انتخاب میگراید، هدفی که میخواستید به آن برسید بگوئید.
ویکتور پرکینز:خب، علاقه من به سینما از کودکی آغاز شد. البته در کودکی این علاقه تأثیرات روشنفکرانه نپذیرفته بود. ولی در مدرسهای که میرفتم تشویق شدم که علاقه جدی و انتقادیتری به سینما پیدا کنم. من در بخش روستایی از انگلستان زندگی میکردم. بنابراین فرصتهای شهر بزرگ در اختیارم نبود. با این حال فیلمهای متنوعی را توانستم تماشا کنم. یعنی قبل از رفتن به دانشگاه.
ولی در دانشگاه آکسفورد، به خاطر نزدیکی به لندن و به خاطر وجود چندین سینما در آکسفورد توانستم فیلمهای زیادی ببینم. شروع به خواندن نقد فیلم کردم و از طریق انجمن فیلم دانشگاه با آدمهای علاقهمند دیگری آشنا شدم. وارد مباحثه درباره فیلم و سینما شدم. همانند آنها تمایل نداشتم که اتوماتیک قضاوت منتقدان لندن را درباره فیلمها بپذیرم. بنابراین گاه سینمایی که مورد ستایش آنها قرار میگرفت به نظر ما ضعیف و بیارزش بود و بعضی فیلمهایی که در محافل انتقادی لندن رد میشدند به نظر ما بسیار مهم میآمدند. مثال کلیدی در این زمینه سرگیجه هیچکاک بود. وقتی نمایش داده شد یک شکست کامل در بریتانیا و آمریکا محسوب شد. اگر شما به نقدهای اولیه فیلم در انگلستان یا آمریکا نگاه کنید بعید میدانم یک نقد مثبت بتوانید پیدا کنید.بنابراین در آن زمان هرجور دیگر فکر کردن پوچ و بیمعنی دانسته میشد. مثلاً فکر کردن به این که سرگیجه فیلم ژرفی است، به یک جور شوخی شبیه بود و سرنوشت مشابهی هم برای نشانی از شر اورسن ولز پیش آمد که در اولین دیدار بر سن تأثیر بزرگی گذاشت. همینطور بعضی فیلمهای نیکلاس ری …