معرفی مقاله:
متن حاضر ماحصل مصاحبهی غیرحضوری و کتبیِ حرفه هنرمند با گروهی از کارشناسان حوزهی تصویرگری است. (نورالدین زرینکلک، فرشید مثقالی، قباد شیوا و کامران افشارمهاجر). پرسشهای این گفتگو عمدتاً معطوف به وضعیت هنر تصویرگری در دورهی معاصر است و هر یک از مصاحبه شوندگان در پاسخ به پرسشهای مطرحشده نقطه نظرات خود را پیرامون تصویرسازی معاصر ایران مطرح میکنند.
عمدهی پرسشها و مسائل طرحشده در این گفتگو شامل این موارد هستند: امکان ارائهی تعریف مشخصی از تصویرسازی، رابطه یا نسبت میان تصویرسازی با نقاشی، ارتباط تصویرسازی با متن در گذشته و امروز، تقسیمبندی آثار تصویرسازی بر اساس شیوهها یا مکاتب و عملکرد آنها، تأثیرپذیری تصویرسازان امروزی از دیگر کشورها یا جشنوارههای بینالمللی، کارکرد تصویرسازی در دیگر حوزههای رشته گرافیک، تبلیغات، نشر و مولتی مدیا و کاستیهای آن، رواج آثار گرافیکی نوشتاری در ایران، آسیبشناسی آموزش تصویرسازی در ایران، و تأثیر تکنولوژی بر تصویرسازی.
.
بخشی از مقاله:
مصاحبه حضوری این ویژگی را دارد که پر احساس باشد و در طی آن حرف در میان حرف بیاید. از طرفی در این نوع مصاحبه بسیار پیش می آید که برخی از مصاحبه شوندگان ساکت بنشینند و به جای آنها برخی دیگر سررشته کلام را به مدد روحیه و قدرت سخن وری در دست گیرند. حرفه:هنرمند در این شماره تصمیم گرفت به جای مصاحبه حضوری، سؤالات خود را به شکل غیر حضوری و کتبی با کارشناسان در میان گذارد. این باعث می شود که مصاحبه شوندگان با حوصله و فراغ بال بیشتری به تعمق در پرسش ها پرداخته و به آنها پاسخ دهند.
از آنجا که حوزه تصویرگری معاصر ایران از لحاظ مطالب چاپی چیز چندانی ندارد، پس دور از انتظار نیست که مخاطب علاقمند و پیگیر به هر مطلب چاپ شده ای در این زمینه رجوع کند و حتی اگر نوشته موجود چندان استاندارد هم نباشد ، به غفلت یا به ناچار آن را مورد استناد قرار دهد. چه بخواهیم و چه نخواهیم در حوزه نظریه پردازی در مورد تصویرگری چنین مصاحبه هایی بخشی از بضاعت ما هستند. شکل غیرحضوری این مصاحبه نتیجه نگرانی ماست در چاپ مطالبی که بعدا به آنها استناد خواهند شد.
آیا تعریف مشخصی از تصویرگری میتوان ارائه داد؟ رابطه آن با نقاشی را چگونه ارزیابی می کنید؟
نورالدین زرینکلک: در فرهنگنامه دیجیتالی wikipedia زیر مدخل ایلوستراسيون “illustration” چنین می آید:
۱- تصویر کردن ، مانند نقاشی کردن، یا استفاده از عکس برای کتاب یا مجله. ۲- مقایسه با مثال آوردن به منظور توضیح یا تأیید مطلبی. ٣- عمل یا فرایندی برای روشن کردن مطلبی. ۴- کاری برای شفاف سازی مطلبی در آموزش. ۵- تفکیک کردن (در مفهوم باستانی کلمه ) گمانم پرسش شما معنای شماره ۱ را می طلبد. و اما این که رابطه آن با نقاشی چیست: تصویرسازی بالی است که برای پرواز یک متن، کلامی یا مطلبی و برای تشریح و توضیح چیزی تعبیه میشود. در حالی که “نقاشی” پایبند هیچ چیز جز خودش نیست. اما وجوه مشترکی محکم و استوار این دو هنر را از ریشه به هم متصل میکند: نقش کردن.
فرشید مثقالی: بله تصویرسازی تعریف دارد. این تعریف در واقع تعریفی است که برای لغت اصلی تصویرگری یعنی کلمه “ایلوستریشن” آمده است. از لغت “lllustration” لاتین “Lustrate” فرو ریختن نور میآید. در تعریف لغتنامهای آمده است:
«تصویرسازی عبارت است از روشن کردن و یا نور انداختن و یا واضح کردن و یا تزیین و جذاب کردن یک معنا.» البته همین روشن کردن خود لازم به تفسیر است. روشن کردن ترجمه کلمه ” ایلومینیت” است. این میتواند به معنی قابل دیدن کردن باشد. ما معنی و یا متنی را که شامل کلمات و معانی ذهنی است را با شکل و تصویر، عینیت میبخشیم. کلمه را که امری ذهنی است، با تصویر که امری است عینی توضیح میدهیم. این تفسیر در یک مبحث وسیع تر “کلمه” را مقابل “تصویر” قرار میدهد که بررسی آن خود مبحثی طولانی، و یکی از مباحث اصلی تئوریک تصویرسازی است. در عین حال امر دیگری را هم شامل میشود. این امر عبارت است از کلمه “متن” و یا “معنی”، به این معنی تصویرسازی در ارتباط با متن تعریف مشخص دارد. …