تورج حمیدیان

بخشی از متن:

اقتراح حرفه هنرمندبه شکلی که صورت گرفته از جنبه هایی قابل تامل است

دامنه بسیار وسیعی از عکاسی را بدون تقسیم بندی گرایشی یا زمانی مورد نظر دارد .
توام بودن انتخاب جهانی با انتخاب ایرانی پاسخ گویی را به دو بخش متفاوت تقسیم می کند .
مشخص نیست عکس های ایرانی تبار ها در کدام بخش باید دیده شوند .
فرض بر این دارد که مخاطبان انتخاب های خود را از پیش آماده دارند .
فرض بر این دارد که می توان دلایلی برای دوست داشتن عکس ها ارائه کرد .
تکیه بر انتخاب ده مورد دارد .
گمان دارد که عکاسان ایرانی به سادگی نظر خود را راجع به همکاران بیان خواهند کرد .
انتظار دارد که عکاسان خوب نویسندگان و تحلیلگران خوبی هم باشند .

بار اول کار است و نیاید زیاد خرده گرفت امانوشتن در موارد یاد شده و گفتمان پیرامون اشارات زیر ،ممکن است به بهبود کار در آینده کمک کند به ترتیب ردیف های بالا نظر می دهم

مد نظر است که بدون قید و شرط از هر عکسی که دوست می داریم یاد کنیم . هدف از این کار چیست آیا قرار است در محیط دوستانه مجله از سلایق خود بگوئیم یا مکنونات خود را از پرده بیرون کنیم .اگرپاسخ دهندگان هر یک در ترکیبی متفاوت از انتخاب های یکدیگر ازده عکس از بیشمار آثاری که در عرصه عکاسی هست نام ببرند آیا نتیجه ای جز آن چه گفته شد خواهد داشت

همه می دانیم که آن چه در عکاسی جهان واقع شده است از نظر گاهشماری یا مفهومی با عکاسی ایران تفاوت اساسی دارد .رفتار ما در بر خورد با عکاسی جهان و ایران متفاوت است . با آنکه ایرانی و ساکن ایران هستیم در رشته عکاسی دانشکده ها در واحد های درسی تاریخ عکاسی و تحلیل عکس ، از عکاسی ایران مطالبی را مطرح نمی کنیم البته جا ی یاد آوری است که در سال های اخیر تعدادی از اساتید از عکاسی قاجار هم می گویند. از بعضی ازعکاسان ایرانی طی ده سال اخیر در اروپا یاد کرده اند و بر آثار آن ها شرح نوشته اند در همین مدت هیچ مطلبی در نقد وبررسی درمورد همان عکاسان در ایران نداریم. علاقمندان عکاسی ایرانی نمی توانند در زمان واحد بر خورد مشابه با عکس های جهان و در عین حال عکس های ایرانی داشته باشند. در عین حال شگفت است که به اندازه ای که عکس های جهان در دسترس است  عکس ایرانی برای دیدن در دسترس نیست. بخشی از تاریخ عکاسی ما مخدوش ومبهم است نسل جوان عکاسان ایرانی بسیاری از عکس ها را ندیده اند . اسم هادی شفائیه وعلی خادم را می شنوند ، اما از شفائیه فقط چند عکس انگشت شمار و از خادم عکس های معماری به تعداد کم در اختیار هست .بسیاری از عکس های دوره پهلوی در دسترس نیست . شیشه ها و عکس های عکاس خانه هائی که به دلیل فوت عکاس ها تعطیل می شوند جایشان در جوی خیابان و سطل زباله است.

تعدادی از عکاسان ایرانی تبار که سال هاست در خارج از ایران زندگی و کار می کنند را در کدام گروه قرار دهیم  شیرین نشاط میترا تبریزیان ، عباس عطار ، رضا دقتی و مانند آن ها در کدام از دو گروه قرار دارند.

خواسته مطرح شده برای عکاسان کاملا تازگی دارد ، معمولا هیچ عکاسی عکاسان و یا عکس های مورد پسند خود را در ذهن و بر روی کاغذ ردیف و فهرست کرده ندارد تا بهنگام ضرورت ارائه دهد بنا براین پس از طرح سئوال می باید به کار انتخاب بپردازد . بعبارت دیگر اگرفرض طراح سئوال این نیست که مخاطبان پاسخ ها را از پیش آماده دارند پس آن ها را به کار زمان بر انتخاب  وا می دارد.

مناسب دانسته اند که شرحی ودلایلی برای انتخاب ها داده شود ، یعنی می باید از پله عشق به پله عقل رفت و توضیح داد  این رندی است  همه هم رند نیستند که چنین کنند  از طرفی چون یک جمله قصار می فرماید  داوری مکن تا از مجال عاشقی نکاهی بهتر می بود اجابت این خواسته را به تمایل مخاطب واگذارند .

سال هاست با فهرست ده فیلم برتر جهان آشنائیم  اما تا کنون در مورد ده عکس برتر جهان نشنیده ایم  عکاسان و منقدان در اظهارات و مکتوب ها به عکس های مورد علاقه خود اشاره می کنند اما این توجه ها برای رسیدن به اجماع نظر و به یک فهرست برترین ها نیست  از تفاوت های سینما و عکاسی گفتن سخن را بدرازا می برد .ماحصل اینست که ترتیب فهرستی از ده عکس برتر و به صورت مطلق برای همه عکس های تاریخ عکاسی شدنی نیست  چنان که برای آثار نقاشی و یا موسیقی میسر نیست . گاه فهرست هائی برای عکس های برتر خبری سال و یا دوره معینی تر تیب داده می شود، اما این گونه فهرست ها شمول محدود دارد  ویکی پدیا  لیستی از ده عکس برتر جهان ارائه نداده است ، اما ده اثر گرانبهای عالم عکاسی را ردیف کرده است . در این لیست نفر اول آندره آس گورسکی است که اثری از او در سال ۲۰۰۷ در حراج سات بی لندن به مبلغ ۳.۳۴۶.۴۵۶ دلار فروخته شده است .واین تنها عکسی است که بالای سه میلیون دلار بفروش رسیده است ، نفرات بعد عبارتند از: ادوارد استایکن، دیمتری مدودف رئیس جمهور روسیه، ادوارد وستون، دوبار آلفرد استگلیتز، ریچارد پرنس، جوزف فیلیس برت جیرو دو پرانگی، گوستاو لوگری ، و دست آخر رابرت مپل تورپ که در سال ۲۰۰۶ چهره اندی وارهل او به ۶۴۳.۲۰۰ دلار بفروش رسیده است .لیست عجیب و غریبی است  تنوع بی تناسبی بر آن حاکم است .

مشاوره وگفتگو پیرامون آثار عکاسان همدوره درمیان عکاسان ایرانی مر سوم نیست .بهر حال ملاحظاتی در کار است و نباید عقیده ها از خلاء خاص به ملاء عام بیاید . بنا بر این سئوال کردن نظر عکاسان راجع به همکارانشان وآثار آن ها به سادگی پاسخ داده نخواهد شد .

در عین حال تحلیل کردن عکس و نویسندگی از وظایف و از لوازم کار عکاسان نیست . اگر اقتراح را هر یک از عکاسان باین دلایل پاسخ ندهند ، حق دارند.

واما بعد ! این اقتراح – حتی اگر نکات گفته شده بر آن وارد باشد – خوب است . چون باین بهانه اذهان تحریک شده ، چند کلمه ای راجع به عکاسی می خوانیم و زمانی کوتاه به آن اندیشه می کنیم .

 

من دوستدار قدیمی عکس وعکاسی هستم .سال هاست که هر روز زمانی را مصروف دیدن عکس ها کرده ام .در جوانی بسیار دیر به منابع عکس های جهان دسترسی پیدا کردم . در اوایل دهه چهل بسیاری از نقاشان ، فیلم سازان، کارتونیست ها و معماران جهان را می شناختم ، اما دسترسی محدودی از طریق مجله های خارجی به عکس پیدا می کردم . این کمبود دو دلیل داشت ، اول آن که در غرب هم از دهه شصت میلادی چاپ کتاب های عکاسی برای عموم را شروع کردند و مجلات عکسی رونق گرفت و دیگر آن که در ایران ، نگاه به عکاسی در حد کار های عکاس خانه بود. بنا براین و در آن شرایط به طور معمول همه و یا بیشتر عکس هائی که از طریق مجله های عکاسی خارجی بدست می آمد را می پسندیدم! سلیقه سردبیر کتاب سال پاپیولار فتو گرافی ، سلیقه من و بسیاری از دوستاران عکس در آن سال ها بود .نکته بسیار مثبت آن سال ها صحبت های دائمی دوستداران عکس پیرامون عکس ها و عکاسی بود . ضعف صحبت ها هم در این بود که بخش زیاد آن صرف مسائل فنی عکس ها می شد . از دید ماعکاسی فنون زیادی داشت که می باید از آن سر در می آوردیم وباور این بود که با دانستن نکات فنی عکس ها راهی به ادراک عکس خوب پیدا می شود . اما از اواخر دهه چهل صاحب منابعی شدیم که سبب شد دوباره به عکاسی نگاه کنم . این نگاه دوباره لاجرم مفاهیم تازه از عکس ها ارائه می داد و خیلی از عکس ها که پیش تردوست دارشان بودم از نظرم افتاد، و خوشبختانه جای آن ها را عکس هائی گرفتند که با گذشت زمان هم برایم اعتبارشان برقرار است.

من دوستدار عکس سیاه وسفید وپرینت اریژینال استادانه هستم . اماجذب عکس هائی که دیجیتالی عکاسی می شوند و سپس چاپ سیاه وسفید از آن ارائه می کنند ، نمی شوم. چاپ اصلی عکس هابرایم مثل اجرای زنده موسیقی است . بیل برانت  ماریو جیا کوملی، آرون سیسکیند، سباستیائو سالگادو ، انسل ادمز ، بیشاف ، رالف گیبسن ، هرب ریتس،مایکل کنا، هری کالاهان، ادوارد وستون ، و عکاسانی مانند آن ها را دوست می دارم . این دوست داشتن اما راه ارتباط با عکا سا ن بیشمار دیگری را نبسته است . اینک دسترسی به عکس ها بسیار سهل است ، عکس های بیشماری را از عکاسانی که بر شمردم و کلاسیک محسوب می شوند و هم از عکاسان تازه وارد می توان از راه کتابها و رسانه های جدید دید . دیدن عکس ها بر روی مونیتور ویا چاپ شده آن ها در کتاب و یا چاپ های متعارف نمایشگاهی و یا بر روی بوم برایم فقط جنبه کسب اطلاع دارد . عوامل مادی سازنده عکس برایم بسیار مهم است .عکس فقط یک روایت نیست که بهر شکل پذیرفته باشد .یک عکس ساده ۴.۶ عکاس خانه ای قدیمی که برنگ متمایل به زیتونی بر روی کاغذ پور تو ریگا ی ابریشمی چاپ و با قیچی دندانه دار دور بر شده را با شکل مادی خودش می پسندم ، روایت دوباره آن با مرغوب ترین کاغذ و یا دیدن آن بر روی مونیتور برایم لذتی ندارد .بنا براین در این جا یک نکته قابل اشاره هم هست : از عکاسان یاد شده بالا عکس اریژینال دیده ام و دوستشان دارم ، با بقیه عکاسان در کتاب ومجله ومونیتور بر خورد کرده ام  برای دیدن اصل عکس های بسیاری از عکاسان جهان مشتاق هستم .

میان عکاسانی که دوست می دارم، از نظر مفهومی آثار شان  تفاوت هائی هست . همانقدر سالگادو وکالاهان هم خانواده نیستند که آرون سیسکیند و هرب ریتس ویا این چهار با هم . در عکس های یکی فقر آفریقا مطرح است و دیگری در بیان مدونا است . یکی تجریدی می اندیشد دیگری موضوعی . از نظر شکلی هم کار این عکاسان متفاوت است. چرا این عکاسان را دوست میدارم

به تعبیر من عکس خوب یک اثر موسیقی است که بجای آن که شنیداری باشد دیداری است .اتفاق ها وکوشش هایی باید تا یک موسیقی خوب و یا عکس خوب پدید آید .دیری می پنداشتم که چون انسل ادمز پیانیست بوده و همچنین ضوابط زون سیستم که برای اجرای کارهایش تدوین کرده است شبیه قوانین موسیقی است ، قادر به خلق عکس هائی که موسیقی مجسم هستند شده است . البته پندار بی راهی نبود اما فقط معدودی از عکاسانی که می پسندم و آثار آن ها را موسیقی مجسم میدانم سر رشته از موسیقی دارند  مثل رالف گیبسن در ضمن هیچ یک از آن ها از روش زون سیستم کمک نگرفته اند  وستون وادمز با هم دوستی داشتند و از کار یکدیگر مطلع بودند . اما عکس های آن دو لحن وآوائی کاملا متفاوت دارد . هریک برای اخذ نتیجه ای که از مخلوق خود طلب می کردند جزئیات متفاوتی را تدارک و کار را پی می گرفتند . برای مثال وستون بسیاری از نگتیف ها را برای بدست آوردن لحن اختصاصی خود با  پیرو ظاهر می کرد، حال با آنکه ادمز گستره وسیعی از مواد را بخدمت می گرفت ،اما این روش را دوست نمی داشت و فقط یک عکس از او را بیاد دارم که نگتیف آن با پیرو ظاهر شده است .

عکس های سالگادو به ظاهر موضوعی و در بیان مرارت ها بشری است . اما آن چنان فاخر وکامل اجراء شده اند که موضوع عکس آخرین محرک چشم هاست . در دوره ای که عکس های آفریقا و چاه های نفت را می ساخت ، شش ماه از سال عکاسی می کرد و بقیه سال به اتفاق همسرش در تاریکخانه برای بدست آوردن اثر دلخواه کار می کردند . اگر نتیجه شکلی و جنس عکس برای سالگادو  یا یوجین سمیت مهم نبود مانند سایر عکاسان خبری امور فنی عکس ها را به آژانس خبری واگذار می کردند . سالگادو را نمی توان تنها به عنوان عکاس خبری یا اجتماعی شناخت . اتفاق شگفتی در عکس های او پدید آمده است  واین اتفاق وجه مشترک عکس هائی است که دوست می دارم. ، اگر عکس جان نداشته باشد، د ربند موضوع و گرایش آن نیستم .

الفت من با عکاسی ایران هیچ شباهتی به آنچه در مورد عکاسی جهان گفتم ندارد .این رابطه بیشتر یک نگاه گاه شمارانه، یا تاریخی وتوام با انتظار است . البته بسیاری از عکس های ایرانی را دوست می دارم ، اما تحلیل ها و دلایل متفاوتی برای هر یک هست : بیان کلی هم در مورد عکاسی ایران کار ساز نیست، ناچار در پاسخ می باید از چند عکس معین و سپس از عکاسان نام ببرم . در این فهرست هم جنسی و یک دستی وجود ندارد .خیلی نکته و مطلب در ساختار عکاسی ایران هست ، در این مختصر نمی گنجد. ارتباط ما با عکس های ایران موضوعی است ، در عین حال مثل آینه در مقابل ما قرار دارند . من این تفاوت را که عکس ایرانی برایم با عکس های غیر ایرانی دارد کاملا احساس می کنم .

از کارهای ناصرالدین شاه یک عکس انیس الدوله راهمیشه در یاد دارم . بعد از عکس میرزا رضا کرمانی که بر پله نشسته است و در کنار او قراولی ایستاده نام می برم . عکاسی دوره محمد علی شاه و احمد شاه به صورت یک امر کلی در خاطرم جا دارد و زمان قابل توجهی صرف دیدن آن ها می کنم . این دوره بدلیل مطرح شدن عکاسی بین مردم عادی جامعه خیلی جالب است . عکس های متعدد اما مشابه یکدیگر را از این دوره می توانم نام ببرم .

از عکس های دوره رضا شاه بعضی از دوره بی حجابی که بنظر می رسد در آن ها چندین پروین اعتصامی در کنار هم ایستاده اند ، ویا آن عکس ها که پیشرفت های مدارس را نشان می دهد برایم جذاب هستند: از عکس های مدارس نمونه خوبی در بایگانی ام ندارم . قضیه از این قرار بوده که در مدارس، تمام هنر ها و پیشرفت های خود را در حیاط مدرسه نشان می دادند و از آن عکس می گرفتند .باین ترتیب که یک عده از شاگردان با شورت ورزشی وپیرهن رکابی در وسط عکس پیرامید درست می کردنداصطلاح ژیمناست هاست و بمعنی بر شانه هم قرار گرفتن نفرات در چند طبقه ، وایستادن بر روی شانه های نفرات پائین تر است و دونفر که آن بالا بود ند پارچه نوشته ای با شعار میهنی در دست داشتند . معلم موسیقی مدرسه در گوشه کادر ویلون می زد . معلم ورزش با یکی از معلم ها ،در گوشه مقابل دست کش های بزرگ بوکس در دست ژست بوکس بازی می گرفتند . در ردیف جلوی” پیرامید “هم آقایان معلم ها بسیار وزین ومودب،با کلاه پهلوی بر صندلی جلوس می کرد ند . ویک معلم هم دوچرخه دردست در کنار آن ها می ایستاد . ضمن آنکه در دوره رضا شاه میان عکس های عکاس خانه ها و هم عکس های نخستین آماتور های عکاس هم کار های دوست داشتنی زیاد است .در شماره ویژه تجدد حرفه هنرمند یک عکس زیبا از اسماعیل امیر شاهی وعکس های مشابهی ارائه کردم که ازآن جمله هستند .

در مورد عکاسان مورد علاقه ام ، شماری از عکاسان را به عنوان نماینده یک جریان ویا آغاز گر یک گونه عکاسی نام می برم. با تاکید دوباره که میان اینان شباهتی نیست.

برای علی خادم بعنوان عکاسی که عکس خبری ومطبوعاتی را در مسیر تازه ای قرار داد احترام قائلم و با کمال تاسف از عکس های کار او که مصداق مطلب باشد و نزد او آن ها را دیده بودم نمونه ای برای ارائه ندارم.

احمد عالی بعنوان یکی از موثر ترین آغاز گران عکاسی با مفاهیم نو و پس از دوره عکاس خانه ها، که به خوبی معرف زمان خود و نماینده شایسته عکاسی نوپای ایران در دهه چهل است . راجع به عکاسان آن دوره در شماره هجده مجله نوشته ام .خوشبختانه آثار عالی در دسترس و فعالیت ایشان در زمینه عکاسی ادامه دارد .

نصراله کسرائیان ، که کاری را پیش تر چند سازمان واداره می خواستند انجام دهند ، به تنهائی پیشه کرد . آثار عکاسی اقلیم شناسانه و قوم شناسانه او فضای تازه ای به عکاسی ایران افزود .

یک دوره از کارهای کاوه گلستان در خاطرم عزیز و بر جسته است .

از میان عکاسان بعد از انقلاب ، چند عکس طبیعت شهریار توکلی ، چند عکس جزء نگر از فرشید آذرنگ ، بعضی از کارهای مهران مهاجر از جمله آثار آخرین نمایشگاه او  و چند عکس از کورش ادیم ( که تنها عکس هایی بوده که از کار های او بر دیوار نمایشگاه دیده ام را دوست می دارم .

 

 

 

 

 

 

 

۰ دیدگاه

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

ارسال دیدگاه

سبد خرید ۰ محصول