معرفی مقاله:
این مقاله دربارهی همکاری میان مدیران هنری شرکت آی.بی.ام. و پژوهشگران کارگاه زبان قابلمشاهدهی آزمایشگاه رسانهی ام.آی.تی. برای تولید طرحهای چاپی روی جلد برای مجلات است. در آن به موضوعاتی مانند طراحی گرافیک، صفحهبندی، و استفاده از تایپوگرافی پرداخته میشود. به این خواهیم پرداخت که چگونه یک طراح گرافیک سنتی و یک برنامهنویس کامپیوتر به اتفاق یکدیگر برای تولید نتایج بصری بر روی یک صفحه نمایش کامپیوتری کار کردند.
.
بخشی از مقاله:
در ۱۹۸۶ آی.بی.ام و کارگاه زبان قابلمشاهدهی آزمایشگاه رسانهی ام.آی.تی (از این پس کارگاه زبان) همکاری بر روی پروژههای تجربی به منظور کشف ایدههای گوناگون برای استفاده از ابزارهای دیجیتال در کنار فرآیندهای طراحی گرافیک مکانیکی را آغاز کردند. شرکتکنندگان اصلی این پروژهها نویسندگان این مقاله بودند.
آن زمان، تا استفادهی تجاری از «نشر رومیزی» پنچ سال مانده بود و مدیر هنری با پیشینهای سنتی که به ابزارهای دیجیتال و کاربرهای آن علاقه داشت تا حدی پدیدهی منحصر به فردی به شمار میآمد.
زمانی که مشغول نوشتن این مقاله بودیم، موریل کوپر مدیر کارگاه زبان بود. بعد از مرگ غیر منتظرهی او در ۱۹۹۴، من این مقاله را به هدف ثبت بخشهای برجستهی کارمان برای مجلهی سیستمهای آی.بی.ام۳ به اتمام رساندم. بهعنوان یک مدیر هنری، اینکه بتوانیم بر روی کامپیوتر اشکال جدیدی از آثار هنری خلق کنیم برایم بسیار مجذوبکننده بود.بهعنوان یک پژوهشگر، کوپر مجذوب امکانات بلقوهی طراحی با تایپوگرافی و خلق صفحهبندیهای دیجیتال بود. پیش از اینکه با یکدیگر ملاقات کنیم، من فونتهای طراحیشدهای مانند هلوتیکا را بر روی صفحهی نمایش کامپیوتر ندیده بودم. روند آشنا برای من سپردن یک سفارش تایپ (type order) به یک حروفچین و پسگرفتن نمونههای بازتولید (repro gallery) از متصدی بود که بعد از آن به طرح مکانیکی (mechanical) چسبانده میشدند. سفارش تایپ تعیین میکرد که از چه فونتی باید استفاده شود، نمونههای چاپی حاوی فونتهای چاپ شده بودند و طرح مکانیکی صفحهی فرمتشدهی مورد نظر بود…