برایان کمپل

بخشی از متن:

زمانی که می خواهیم در مورد تاثیر عکس جیاکوملی صحبت کنیم یا سعی کنیم تأثیر آن را درک کنیم واژه ها کمک چندانی به ما نمی کنند این تصویر را اولین بار در سال ۱۹۶۳ درست بعد از آن که گرفته شد دیدم در آن زمان مشغول کار بر روی سالنامه ی انگلیسی عکاسی سال بعد بودم و در مورد ماهیت رسانه اهداف آن ارزشش محدودیت های آن و هر چیز دیگری که مربوط به عکاسی می شد، عقاید محکمی داشتم.
این تصویر مرا بر آشفت و این مسئله که بدون این که دلیل خاصی داشته باشم به شدت و به طور غریزی نسبت به آن واکنش داده بودم مرا آزار می دادخوشحالم که جرأت نوشتن چنین چیزی را داشتم تصویر نه داستانی می گوید و نه لحظه ای را ثبت کرده که بر نکته یا اتفاق به خصوصی دلالت داشته باشد به نظر من زیبایی به خصوصی در آدمها و اشیای درون تصویر وجود ندارد و همینطور در محیطی که از آن عکاسی شده پس جذابیت آن در چیست چه چیز به این عکس قدرت داده؟
شاید این مسئله مرا آشفته کند چرا که در مرحله ی واکنش نشان دادن نسبت به تصویر من انتظار نوعی داستان را دارم که این به دلیل مکان مرموز و پیراهن عجیب و غریبی ست که در تصویر وجود دارد اما زمانی که آگاهی بیشتری نسبت به عکس پیدا می کنم، متوجه می شوم که داستانی وجود ندارد.
سالها بعد زمانی که نسل جدید عکاسان امکانات سوررئالیستی رسانه را به طرز آشکاری کشف کردند من تقریباً هم آماده ی شنیدن چنین موضوعی بودم و هم کاملاً آن را پذیرفتم علاوه بر این عکس جیاکوملی مرا به این واداشت که در مورد ارزشهای بصری محض تصویر بیشتر بیاندیشم و از عکاسی به خاطر کیفیت توصیفی آن لذت ببرم همچنین به من در درک این موضوع کمک کرد که عکاسان می توانند بیشتر از این که فقط ثبت کنند احساس و حالات حسی بیننده را نیز بربیانگیزند.
من هنوز هم نسبت به حس غریزی ای که جیاکوملی را به گرفتن چنین عکس بسیار دقیقی واداشت در شگفتم نتیجه ی آن حس غریزی هنوز هم مرا آشفته می کند بدون آن که بدانم چرا.

۰ دیدگاه

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

ارسال دیدگاه

سبد خرید ۰ محصول