
گفتوگو با امیرعباس بیانفر
از چه زمانی به طور جدی درگیر عکاسی مد شدید؟
از زمانی که تصمیم گرفتم با شرکتهای تولید لباس کار کنم. عکاسی چهره صرف حضور رودررو با آدمها نمیتوانست ایدههایی را که در رابطه با مد داشتم، به مقصد برساند. دلم میخواست آن ایدهها را عملی کنم، و نمونههای عکاسی شده را به این شرکتها ارائه دهم تا از این طریق به تدریج فضای جدیدتری در خصوص عکاسی پوشاک و مد ایران معرفی شود. این بود که شروع به تحقیق کردم و خیلی زود فهمیدم که عکاسی مد، یک کار گروهی است و احتیاج به تخصصهای مختلف دارد که از حوزهی قابلیتهای من (به عنوان عکاس تنها) خارج است. به طور مثال از جمله متخصصینی که در این فعالیت گروهی حضور بسیار تعیینکنندهای دارد گریمور است (حتی خود عکاس نیز باید نسبت به این مقوله آشناییهای اولیه را داشته باشد). با راهنماییهای آقای جلال معیریان؛ به دستیار ایشان خانم حسینی معرفی شدم که ضمن تدریس و توضیح مسائل مربوط به گریم، موافقت کردند بدون توقع مالی زیاد؛ در انجام پروژهها به من کمک کنند.
این بود که مدلها را انتخاب و دعوت کرده و به همراه دو گریمور به کویر رفتیم و از لباسهایی که خود مدلها آورده بودند یک روز تمام عکاسی کردیم. تمام عکسها را با اسلاید ۱۳۵ گرفتم و نتیجه را به جای شکل متعارف عکس چاپ شده؛ به صورت نمایش اسلاید روی پرده، به شرکتهای تولیدی ارائه دادم. این درست زمانی بود که «شرکت هاکوپیان» تصمیم گرفته بود تبلیغات از طریق تصویرسازی و نقاشی را رها، و به تدریج عکاسی را جایگزین آن کند.
بر همین اساس دپارتمان هنری «هاکوپیان» (که از نمونه کارهای ما رضایت نسبی داشت)، موافقت کرد به طور امتحانی، برای عکاسی چند دست لباس در اختیار تیم ما بگذارد.
چون میخواستم در این موقعیت به دست آمده حداکثر توانم را بگذارم، از چند جا پول قرض کردم و دوربین و ابزار بهتری را تهیه کردم و کار را شروع کردیم. خوشبختانه نتیجه رضایتبخش شد. بهطوری که دیگر به شکل جدی وارد فعالیت عکاسی مد شدم. حتی پایاننامهی دورهی کارشناسیام را هم مصرانه در همین رابطه انتخاب کردم.
گویا بعد از فارغالتحصیل شدن، برای ادامهی تحصیل به ایتالیا رفتید.
بله. در آنجا، و در آکادمی فلورانس، دورهی دو سالهی عکاسی مد Fashion Photography را گذراندم (چیزی معادل کارشناسی ارشد ما). اولین مزیت این دوره در آن بود که شک بسیار زیادی را به من وارد کرد و فهمیدم که هنوز خیلی در ابتدای کار هستم. تمام عکسهایی را که در ایران گرفته بودم و هیچ جا با هیچ ایراد و نقدی مواجه نشده بود، در نظر اساتید آن آکادمی پر از اشکال بود. آنها میگفتند که این عکسها مربوط به ۲۰، ۳۰ سال پیش ایتالیاست.
چه مواد درسیای در آنجا تدریس میشد؟
در بخش تئوری، چیزهایی در مورد تاریخچهی عکاسی مد (از بدو پیدایش تا کنون)، و بررسی و تحلیل عکاسی مد روز دنیا را میخواندیم. اما بخش اصلی فعالیت ما، کار عملی بود که سه درس اصلی داشت:
۱) ارتباط تصویری مد (Vision Communication of Fashion): که به مسائل اولیه در شکلگیری و هدایت پروژههای مربوط به مد میپرداخت. بخشی که در آن، ایدهها پرورده میشد و نیات طراح لباس، عکاس، گریمور و دیگران با هم به تبادل گذاشته میشد. در این حوزه بهطور خاص از ارتباط عکس شد و مخاطب صحبت میکردیم و حتی پیرامون نوع نمایش (present) عکسها در وبسایت، بروشور، بیلبورد، و همچنین بازاریابی برای عکسها نیز بحث می شد. …