
تاریخ هنر چین
چینیها در مَنش اهل تکرار و مداومت هستند. پروژههای عظیم در طی قرون با کارگروهی و مداومت از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته و برپا شدهاست. ساخت دیوار چین از قرن ۷ پ م شروع شد و گسترش و توسعه آن تا دوهزار و چهارصد سال بعد ادامه پیدا کرد. شهر ممنوع به مدت پانصد سال محل سکونت امپراطور بود. قدمت کتابها، آیینها و اسطورههایی که زنده و جاری و محل ارجاعاند سر به فلک میگذارد؛ هستهی اولیهی کتاب تقدیرات ییچینگ حداقل چهارهزار سال قدمت دارد. تعالیم کنفسیوس و کتاب تائوتِ چینگ بیش از دوهزار و پانصد سال پیش از این تدوین شدهاند.
خط چینی قدیمیترین سامانه نوشتاری است که همچنان استفاده میشود و هنر چین را طولانیترین سنت ادامهدار جهان میدانند: بدون سکته، بدون گسست، و بدون آنچه به صورت دورههای اضمحلال و سپس احیای دوباره سنتهای کلاسیک شده میشناسیم و به عنوان یکی از قوانین بیتردید حیات فرهنگی پذیرفتهایم؛ چینیها خارج از این قاعدهاند.
علیرغم همه این شواهد شاید این شکاکیت دوران جدید است که ما را به سادگی رها نمیکند: آیا این مداومت خودش یک جور کلیشهی چینی نیست که از معنا خالی شده است؟ به هنر چین در دورهی معاصر که نگاه میکنیم نوعی وَر رفتن با مفهوم تداوم و استمرار و به سُخره گرفتن و بازی با موضوع قدمت و تاریخ را میبینیم در آثار آی وِیوِی که در صحنه جهانی مشهورترین است و در بقیه با سری سازیهای رنگارنگ. کدام را میشود جدی گرفت؟ چین به ناگاه از آن سنت بزرگ بیرون زده و به “خودآگاهی” رسیده؟ یا هنرجدید مشغول چشمبندی است آن هم با دمِدست ترین اَشکال و معناهای سهل الوصول؟
در شمارهی ۵۲ حرفه: هنرمند به تاریخ هنر چین پرداختهایم. البته که پرداختن به چنین موضوع گستردهای کاری بش دشوار خواهد بود مطمئناً در چندین مقاله به اتمام نخواهد رسید. اما در این شماره با گزینش مقالاتی مهم سعی کردیم نگاهی جامعه به تاریخ هنر چین داشته باشیم. نه تنها به روند تاریخی آن بلکه به هنر معاصر این کشور و هنرمندانش چه عکاس، چه نقاشی و چه هنرمندان دیگر توجهی عمیق داشته باشیم.