کاراواجو / Caravaggio

امروزه کمتر هنرشناسی بر این عقیده است که کاراواجو انقلابی در دنیای نقاشی غرب پدید آورد؛ با این حال او به راستی هنرمندی یگانه بود. او از همان ابتدای فعالیت هنری اعلام کرد که به خلاف هنرمندان رنسانس در جستجوی زیبایی آرمانی نیست و هیچ معلمی جز طبیعت را نمی‌پذیرد.

در سایت حرفه: هنرمند به این هنرمند ویژه در چند نوشته و یک مستند با نام «کاراواجو: روح و خون» پرداخته‌ایم. این فیلم به روایت زندگی‌نامه‌ی کاراواجو، از تولد تا مرگ وی، همراه با اطلاعات تاریخی فراوان از ایتالیای آن دوره، می‌پردازد.

فیلم مستند «کاراواجو: روح و خون»

پوستر مستند کاراواجو: روح و خون

مستند «کاراواجو: روح و خون»

مسیح، نقاش، روسپی

Basket of Fruit, Caravaggio, 1599

کاراواجو چگونه بر هنر من اثر گذاشت

روش نقاشی مستقیم از روی مدل و انتخاب مدل‌ها از میان مردم کوچه و بازار ـ که حتی در نقاشی‌های مذهبی هم آن‌ها را به همان صورت واقعی‌شان می‌نمود ـ نشان‌دهنده‌ی گسستن او از سنت بود ولی نباید وی را یک نقاش طبیعت‌پرداز صرف به شمار آورد. زیرا او در برخورد با واقعیت به مدد نورپردازی خاص و ایجاد حالت‌های نمایشی، از حد بازنمایی تقلیدی فراتر می‌رفت. در واقع تأکید قوی بر تبانی‌های تیره ـ روشن جنبه‌ای از نوآوری‌های او بود که اصطلاح تاریک‌نگاری (تنبریسم) را در نقاشی رایج کرد. پیروی از آثار و سبک کار او در اسپانیا به پیدایی مکتب پیروان کاراواجو و هنر ولاسكوئز انجامید. ژرژ دلاتور و برادران لونَن در فرانسه و هنت هرست در هلند از نقاشی کاراواجو بسیار اثر گرفتند؛ روبنس بر ارزش‌های کار او مهر تأیید زد؛ و رمبرانت نیز نکات زیادی را از آثار او آموخت.

بخشی از مقاله‌ی «مسیح، نقاش، روسپی؛ چند پرده از زندگی کاراواجو» نوشته‌ی مهدی فیاضی‌کیا

نقاش ستیزه‌جوی ایتالیایی، که بیشتر داده‌های مورخین از زندگیش به لطف اسناد بزهکاریش (در ارتکاب خشونت و دعوا)، شکایت‌های مردم از او، و مکتوبات یکی دو نویسندۀ معاصر و چند نویسندۀ بعد از حیاتش، به دست آمده، فقط ۳۹ سال، در بین ۱۵۷۱ تا ۱۶۱۰ میلادی زیست. حیات او به تقویم تاریخی ما بین ۹۷۹ هجری قمری (۹۵۰ هجری شمسی) و ۱۰۱۹ هجری قمری (۹۸۹ هجری شمسی)، مقارن با پایتختی اصفهان و گسترش معماری این شهر به دست شاه عباس صفوی، فعالیت حکمایی مثل ملاصدرا و میرداماد و زندگی نقاشی مثل رضا عباسی است. کاراواجو به تقویم ایران در چنین دورانی زندگی می‌کرد، البته هزاران کیلومتر دورتر، در رُم.

کاراواجو نقاشی که نزد مخاطبان ایرانی تا حدودی نام‌آشناست، با اسم واقعیِ میکلانجلو مریسی، پسرِ اولِ فِرمو و لوچیا بود. بنا به سنتِ مسیحی نامگذاری بچه به نامِ قدیسی که سالگردش در همان ایام باشد، روز تولد او را هم حدس زده‌اند که روز حضرت میکائیل فرشتۀ مقرب الهی در تقویم کاتولیک است. پدر میکلانجلو، فِرمو، معمار و مباشر املاک یکی از اشراف میلانی به اسم خاندان اسفورتزا بود. خانوادۀ میکلانجلو اهل شهر کوچکی به اسم کاراواجو بودند. برای همین خودش بعدها به نسبت اضافه، با این عنوان نامیده شد چنان که در آن روزگار رسم بود؛ مثلا لئوناردو اهل وینچی را با اسم داوینچی می‌شناختند یا گولیلمو دامارسیلیا نقاشی اهل مارسیلیا بود. اسم واقعیِ نقاشی که به نام کاراواجو می‌شناسیم، میکلانجلو مریسی بود.

در مقاله «کاراواجو چگونه بر هنر من اثر گذاشت» به تأثیر کاراواجو بر هنرمند حوزه‌های گوناگون همچون عکاسی، سینما و افرادی چون مارتین اسکورسیزی، کارگردان مشهور سینما، ‌پرداخته‌ایم.

فرم و لیست دیدگاه

ارسال دیدگاه

۱ دیدگاه‌

  • بهمن سعیدی

    ضمن سپاس از زحمات شما ،باشد که جوانان ایران‌زمین با سبک هنری کاراواجو آشنا بشوند وادامه دهنده راه او بشوند .

    پاسخ
سبد خرید۰ محصول