علی گلستانه تنها هنرمند معاصر ایران بود که مجله‌ی حرفه: هنرمند، دو پرونده درباره‌ی او تهیه کرد؛ اولی در شماره‌ی ۴ (۱۳۸۲) و دومی در شماره‌ی ۶۴  (۱۳۹۶)؛ ۱۴ سال بعد. احساس کردیم حق مطلب در پرونده‌ی سال ۸۲ ادا نشده بود و تصور می‌کردیم این پرداخت مجدد بعد از این سال‌ها و در این سال‌ها معنی‌دار است. در این چهارده سال میدان هنر‌های تجسمی ایران شاهد اتفاقات زیادی بود. خیلی‌ها آمدند و رفتند، جریان‌ها و سبک‌های هنری‌ای هم مد شدند و از مد افتادند. اما سنگ‌های سنگین، سخت و آرام جابجا می‌شوند. امروز می‌بینیم که چگونه هنرمندانی که در این سال‌ها آهسته و پیوسته درون نظام‌های ریشه‌دار تصویری تعمق و تمرکز کردند، به تصاویر اصیل دست یافتند و توانستند خود را اثبات کنند. علی گلستانه از آن دست بود، او خصلت‌های ویژه‌ای داشت. قدر و ارج عمل نقاشانه را به جا می‌آورد. بر خلاف غالب هنرمندان معاصر ایران، عمل نقاشانه را با ایده‌های روشنفکرانه خلط نکرد و می‌دانست که نقاش با رنگ‌ها فکر می‌کند نه با کلمات و مفاهیم. او امروز، ۱۴ مهر ۱۴۰۰ از دنیا رفت. یادش در خاطر بزرگ و گرامی است.

در شماره ۴ حرفه: هنرمند ایمان افسریان گفتگویی با علی گلستانه دارد که مطالعه‌ی آن جوانب بیشتری از شخصیت حرفه‌ای گلستانه را عیان می‌کند. در همین شماره مقاله‌ی «آزادی و قناعت در آثار علی گلستانه» به قلم ثمیلا امیرابراهیمی منتشر شده است.

حرفه: هنرمند در شماره ۶۴ باری دیگر به این نقاش می‌پردازد. مجید اخگر در مقاله‌ای به صورت موجز مواردی کوتاه و مهم پیرامون نقاشی‌های گلستانه بیان کرده است، در بخشی از این مقاله اخگر می‌نویسد:

بسياری از كارها ــ مخصوصاً آبرنگ‌های علی گلستانه «رنگ‌پريده‌اند.» البته كه بايد اصل كارها را ديد كه كيفيتِ گاه پايينِ فايل‌هايی كه می‌بينيم در قضاوت ما تأثير نگذارند. اما فارغ از اين، انگار كه گلستانه از «بلند حرف زدن» ابا دارد، يا از زدنِ حرف آخر. نسبت به درستی اين حرف مطمئن نيستم: ولی آيا اين مرتبط نيست با اين واقعيت كه گلستانه بيش از آن‌كه كارِ كامل يا تقريباً كامل، به‌اصطلاح «شاهكار»، داشته باشد، كارهايی دارد كه ما را به وجد می‌آورند ولی كمی قبل از رسيدن به اوج به حال خود می‌گذارند يا رهايمان می‌كنند؟ كارهای او برمی‌انگيزند، اما پيش از ارگاسم رهايمان می‌كنند…

برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.