به دانشگاه‌های هنر که سر بزنید، و از اکثر دانشجویان درباره‌ی هدف اصلی‌شان در کار هنری سوال کنید، اغلب پاسخ می‌دهند که به دنبال «زبان شخصی‌»‌اند و یا در پی کشف ایده‌‌ی جدیدی برای بیانِ خود هستند. این چیزی است که هنر مدرن و معاصر از آنها می‌خواهد؛ اینکه کارشان «شخصی» و «بدیع» و «خاص» و «بی‌همتا» باشد؛ آثارشان همچون اثر انگشتشان باشد، یگانه و منحصربه‌فرد؛ خودشان را از قید و بند تکنیک‌های گذشته رها کنند؛ و هنرشان آزاد و بدون کارکرد باشد؛ و یا اگر کاربردی هم دارد مطابق با آرمان درست‌کرداری سیاسی باشد و روح زمانه را بازتاب دهد. اما این هدف که امروز برای اهالی هنر بدیهی به نظر می‌رسد، عمری کوتاه دارد. درواقع عمرِ این تلقی از هنر و هنرمند، بیش از دویست‌واندی سال نیست.

برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.