۱. «مورخ تصویر»: از زرادخانه تا آزمایشگاه، ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۷
«من مورخ تصویرم، نه مورخ هنر». اَبی واربورگ (۱۳ ژوئن ۱۸۶۶ – ۲۶ اکتبر ۱۹۲۹) این کلمات را، با ادعای گفتن آنها به پسرش، به تاریخ ۱۲ فوریه ۱۹۲۹ در دفتر خاطرات خود ثبت کرده است. واربورگ از آغاز جنگ جهانی اول تازهترین تحولات سیاسی و نظامی و واکنش به آنها در آلمان و اروپا را، با توجه ویژه به نقش تصاویر به منزلهی ابزار اطلاعات و مهمتر از آن تحریک و ایجاد دغدغه، با دقت دنبال و بررسی میکرد (مقایسه کنید با Diers 1997؛ Schwartz 2007). او، به منظور فهم سازوکار پویایی فرهنگ دیداری پیرامون، به لحظاتی در تاریخ رجوع میکرد که آنها را نمونهی پیشینی برای وضعیت معاصر میانگاشت و از نظر او تحلیلشان به طور خاص روشنگر میآمد. این درست لحظهای بود که ماهیت حرفهی خود را آگاهانه اظهار کرد. بنابراین تعیین تاریخ تحول و انتقال از مطالعهی مرسوم و متعارف تاریخ هنر به فرمی ابداعی از مواجهه با منابع اصلی آن ظاهراً امکانپذیر است، فرمی که نهایتاً قرار بود راه را برای پروژهی جهانی مطالعات تصویر بگشاید (مقایسه کنید با Warnke 1999؛ Bredekamp 2003؛ Hensel 2011). اما این سادهسازیِ تاریخی است در واقع پیچیده، هم در رابطه با رَویهی کار واربورگ که شیوههای خاص دسترسی آن به تاریخ هنر در بستر تاریخِ گستردهترِ تمدن در گسترهی تمام کار یک پژوهشگر رخ نمودند، و هم در رابطه با حوزهی مطالعات تصویر به طور کلی که آغاز آن را نمیتوان تنها به واربورگ محدود کرد. با وجود این، واربورگ بیتردید مهرهای کلیدی در این تاریخ است (Hofmann et.al. 1980) (تصویر ۱). پس روشن کردن اینکه او چه در سر داشته است حیاتی به نظر میرسد، نه فقط وقتی از رشتهی تاریخِ هنرِ زمانهی خود فاصله گرفت بلکه هنگامی که حرفهی خود را به منزلهی «مورخ تصویر» صریحاً متمایز کرد.
زمینهی نقل قولی که پیشتر آمد اطلاعات ضروری برای مطالعهی تاریخ تصاویر توسط واربورگ را به دست میدهد. نوشته شدن این نقل قول در دفتر خاطراتش از عادت او به ثبت فاضلانه و موشکافانهی هر پیشرفتش حکایت میکند. پس از جنگ، هنگامی که کتابخانهاش تبدیل شد به یک نهاد پژوهشی خصوصی به نام کتابخانهی مطالعهی علم فرهنگ واربورگ۱ (K. B. W.)، این کار حتی فرم نظاممندتری به خود گرفت و دفتر خاطرات شخصیاش به یک ژورنال چاپ آن نهاد تغییر فرم داد (Warburg 2001). از قرار معلوم، این ژورنال بیشتر وقف مسائل حرفهای بود تا شخصی. پس این واقعیت که واربورگ تکمیل تغییر و تبدیل خود به یک مورخ تصویر را در مکالمهای با پسرش مرقوم میکند همان اندازه شایانتوجه است که مثالزدنی، به خصوص به خاطر اشاره به اهمیت خانوادهاش در تمام تلاشهایش. هر چه باشد، کسب و کار بانکی خانوادهاش پیشزمینهای را فراهم کرد که واربورگ را قادر ساخت تمام عمرش یک پژوهشگر مستقل بماند و حین اجرای عملیاتی به پرخرجیِ آنچه مشغلهاش بود محدود و مقید به خط مشی تخصیص بودجهی هیچ دانشگاهی نماند. علایق فرهنگی علمی متمایزْ آنگونه که به نام K. B. W. مفصلبندی شدهاند رَویهی تهیهی کتاب رییس آن را هدایت میکردند: واربورگ کتابها را به تعداد زیاد و از حوزهها و رشتههای متنوع کنار هم گِرد میآورد (مشهور است که از «ذهنیت بسته و محدود پلیس مرزی» بدش میآمد) تا ترکیبی بیهمتا از دانش را خلق کند که برای مطالعهی تاریخ تمدن طبق فهم خودش ضروری میانگاشت (Forster 1976، Böhme 1997، Wind 2009). سازماندهی این کتابخانه تقسیمبندی رشتهها را رعایت و دنبال نمیکرد بلکه دستهبندیهایش با پرسشهای خاص پژوهش واربورگ مشخص میشدند. در نتیجه این کتابخانه به منزلهی ابزارِ حامیِ کارش به اقتضای مَثَل معروف “Prinzip der guten Nachbarschaft” به کار گرفته میشد؛ قانون همسایهی خوب که طبق آن کتابی که فرد نیاز دارد همان کتابی است که کنار کتابی که فرد در جستجوی آن است قرار دارد (Saxl 1970). حتی در ۱۹۲۶ ساختمانی به دستور او طراحیشده برای کتابخانهی بیهمتایش عَلَم شد که با تازهترین فناوریها تجهیز شده بود، از سیستمی از لولهها برای تحویل که با هوای فشرده کار میکرد گرفته تا استودیوی عکسی مجهز به پیشرفتهترین ابزار تکثیر ماشینی متون تا کپی منابعی را که مطالعه میکرد و با آنها مشغول بود برایش مهیا کنند.
فرم و لیست دیدگاه
۰ دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.