پس از سهگانۀ «داج»، «شهربازی» و «زهوار»، چهارمین نمایشگاه انفرادی نوشین شفیعی با نام «نبض»، اسفند ماه ۱۴۰۲، در گالری امکان برگزار شد. شفیعی در نیمه اول دهۀ نود با آغاز مسیری حدوداً یک دههای در دیدنِ تهران، موازی با پرداخت زبان شخصی خود، تلاشی برای ایجاد نگاهی تازه در منظرهنگاری شهری داشته است. «نبض» هم به نوعی شالودهای از آنچه که تا بحال از شفیعی دیدیم است و هم قدمی تازه در مسیر عکاسی هنرمند. در این نوشته سعیمان بر این است که مجموعه «نبض» را در پیوستگی با مجموعههای قبلی هنرمند بررسی کنیم. زیرا مخاطبی که بدون اطلاع از این مسیر با روایت غیرخطی «نبض» مواجه شود، شاید در میان تعداد زیادی عکس با تنوع بصری بالا، دچار سردرگمی بشود.
در صحنۀ امروز عکاسی هنری ایران، نوشین شفیعی از آن دسته عکاسانی است که به واقع برایش خودِ عمل عکاسی و دیدن با دوربین، از «ایده» الویت بیشتری دارد. شفیعی عملاً بدون هیچ ایدهای عکاسی میکند. در شهر پرسه میزند و میبیند. حال در طی این عمل یا به معنای دیگر «فرایند عکاسی»، ذهنیت و احساسات هنرمند است که در عکسها متبلور میشود. در نهایت، یعنی در مرحلۀ انتخاب فریمها، عکسهای نهایی با ریسمانی نامرئی با هم پیوند برقرار میکنند و روح آن مجموعه را شکل میدهند؛ اینکه این پیوند تا چه حد محکم یا سست است، نیازمند تحلیلی دقیق است.
اشیاء پیش پا افتاده، المانهای شهری، تقابل کیفیات نور طبیعی و مصنوعی، پرسپکتیوهای گوناگون و استفاده از حداکثر گنجایش قاب، از جمله ویژگیهایی هستند که در کارهای شفیعی دیدهایم. «نبض» علاوه بر دارا بودن ویژگیهای مذکور، فصلهای جدیدی را هم در دل خود دارد. بر خلاف نمایشهای قبلی هنرمند که عکسها با قاب و چیدمانی منظم روی دیوار رفته بودند، در نمایش جدیدْ تعداد زیادی عکسِ بدون قاب را شاهدیم (حدود ۶۵ عدد) که در اندازههای گوناگون و با چینشی بیقاعده در کنار هم قرار گرفته اند. شفیعی تا پیش از این همواره در فرم عکاسی خود، متاثر از عکاسی غرب و خاصه چند عکاس مهم (با رویکردی مدرنیستی) – یعنی گری وینوگرند، ویلیام اگلستن و رابرت فرانک – بوده است. اما در این نوع شیوۀ ارائه بدون قاب، در ابعاد گوناگون و چیدمان پراکنده، همچنان نشان میدهد که هنرمند، با مقتضیات امروز عکاسی جهان همسوتر و این بار متاثر از شیوههای اجرا و نمایشِ جدیدتری است.
فرم و لیست دیدگاه
۰ دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.