مقدمه
از دهۀ 1970 به بعد حوزۀ مطالعات تصویر، اعم از تصویر نقاشی یا عکس یا سینما، رشد بیسابقهای را از سر گذراند. این رشد حاصل پیوندیافتن مباحث مطرح در تاریخ هنر با مفاهیم و نظریههای جدیدی بود که از برخی جریانهای فلسفی قرن بیستم سرچشمه گرفته بودند. به این ترتیب به موازات طرح مباحثی که معطوف به بازنگری در انگارههای تاریخ هنر بوده و با عنوان کلی «تاریخ هنر جدید» شناخته شدند. شاهد پیدایش مطالعاتی هستیم که به کل رسانههای تصویری و بهویژه تصاویر تکنولوژیکی (به طور خاص عکاسی و سینما و به طور عام همۀ رسانههای بصری مدرن) نظر دارند. این مطالعات در چارچوب مفهومیشان، هم به نوعی وارث سنتهای ریشهدار تاریخ هنر بودند که در جریانهای فکری اثرگذاری مانند مدرسۀ واربوگ آبشخور داشتند. و هم وامدار جریانها و چهرههایی فلسفی که در نیمۀ دوم قرن بیستم و به موازات تحولات سیاسی و اجتماعی جدید رخ نمودند.
از این لحاظ حوزۀ مطالعات تصویر نیز همانند نظریه و نقد ادبی، به چنان تحولاتی واکنش نشان داده و به وفور از آراء و نظرات متفکران مختلفی نظیر کاسیرر، بنیامین، مرلو-پونتی، فوکو، دولوز، لکان، لیوتار و رانسیر بهره برده است. این مطالعات که غالباً بر محور مفهوم و کارکردهای بازنمایی و تصویر و یا با رجوع به پدیدارشناسی و نظریههای سوژه شکل گرفته بودند، مشخصاً در محافل دانشگاهی انگلیسی-امریکایی و آلمانی ظهور پررنگتر و تأثیرگذارتری داشتند و به تأملات و مناقشات پرباری نیز دامن زدند که نمود آن را در آثار و نوشتههایی دربارۀ فرهنگ بصری به قلم کسانی چون هانس بِلتینگ، گاتفرید بوم، ویلیام میچل، سوِتلانا اَلپرس، نورمن برایسون، روزالیند کراوس، جاناتان کرِری و دیگران میتوان دید.
معرفی کتاب
کتاب جاناتان کرِری با عنوان اصلی «تکنیکهای مشاهدهگر: بینایی و مدرنیته در قرن نوزدهم» از جمله آثاری است که در این بافتار فکری نوشته شده است. این کتاب مطالعهای است در سیر تکوین فرهنگ بصری مدرن که مباحث و استدلالهایش از خلال بازخوانی تاریخ مدرنیتۀ بصری و از منظری مشخص مطرح میشوند. نوعی تأمل در مدرنیته از رهگذر بررسی نحوۀ پیدایش سوژۀ مشاهدهگر به عنوان محل همگرایی و تعامل نیروها و گفتارهایی که به وجوه بصری مدرنیته شکل دادهاند.
کتاب بینایی و مدرنیته یکی از منابع اصلی در مطالعات فرهنگ بصری محسوب میشود، بیش از همه ملهم از آراء فوکو دربارۀ سوبژکتیویته است و به واسطۀ رویکرد تبارشناسانهاش، متمرکز بر نیروها و گفتارهایی است که در قرن نوزدهم در تشکیل شالودههای آن چه که بعدتر به صورت فرهنگ تصویری و رسانهایِ مدرن درآمد نقش داشتهاند، یعنی در دورهای که شاهد ظهور و اوج تجربههای مدرن بوده است. این بازخوانیِ قرن نوزدهم البته به نوبۀ خود موجب بازنگری در بعضی از دیگر رویکردهای ناظر به آن قرن در حوزۀ تاریخ و نظریۀ هنر میشود.
#gallery-3 {
margin: auto;
}
#gallery-3 .gallery-item {
float: right;
margin-top: 10px;
text-align: center;
width: 50%;
}
#gallery-3 img {
border: 2px solid #cfcfcf;
}
#gallery-3 .gallery-caption {
margin-left: 0;
}
/* see gallery_shortcode() in wp-includes/media.php */
مباحث کتاب
تمرکز کتاب بینایی و مدرنیته بهویژه بر نیمۀ نخست این قرن و معطوف به بازخوانی برههای مهم از تاریخِ بینایی است. به عنوان پدیدهای که در این دوره به صورت مسألهای مدرن نمایان میشود و صورتبندی تازهای پیدا میکند. این تاریخ بنا به رویکرد فکری جاناتان کرِری به صورت یک گسست نمایان میشود که در قالب چندین تحول ریشهای تجسم یافته است.
گذار از نورشناسی هندسی به نورشناسی فیزیولوژیکی که متضمن ازدسترفتن شفافیت بدن و مدخلیتیافتنِ بیسابقۀ آن در انگارههای مربوط به بینایی است، تحولی که بدن را به شکلی تازه و با معانی و کارکردهایی نوظهور در معرض مشاهده و مطالعۀ علمی میگذارد. یعنی ظهور بدن به عنوان مأوایی برای رشد دانش، بهنجارشدن، آزادی و انقیاد، تأمل در نفس و تجربههای تازهای از زمان و مکان. همپوشانی مدرنیزاسیون با الزامات سرمایهداری، عقلانیسازی و قدرت سیاسی و نهادیِ نوظهور؛ و تولید سوژههای بههنجار از رهگذر شکلدادن به شاخصههای فردیت.
در این دوره متون نوشتهشده پیرامون بینایی که بخش مهمی از آنها در این کتاب به تفصیل مورد بررسی قرار گرفتهاند، از نوعی شکاف و گسست ریشهای از انگارههای قرن هجدهم و از آمدن جهانی جدید خبر میدهند که با ظهور سوژۀ مشاهدهگرِ بدنمندی مشخص میشود که در معرض نیروها و روابط قدرتی جدید قرار گرفته است. سوژهای که در مقام بیننده و مشاهدهگری مقید به عملکردهای جسمانی و دقیقاً به واسطۀ بدنمندیاش که در این دوره اهمیتی بیسابقه یافته، هم دریافتکننده و هم مقوم کردارهای بصری مدرن است.
تحلیل کتاب
کرِری در این کتاب در بحث از مدرنشدنِ بینایی، به جای تصاویر بر چنین مشاهدهگر نوظهوری تمرکز میکند که هم موضوع مطالعات تجربی است، هم عاملی برای شکلدادن به وجوه تازهای از سوبژکتیویته، و هم محمل و شالودهای برای تجربهگریهای مدرنیستی هنر قرن نوزدهم. این مشاهدهگرِ بدنمند در عین حال تجسم پیوندی است که میان علم و هنر، به عنوان حوزههایی از یک میدانِ بههمچفتشدۀ دانش و کردار، برقرار میشود. درهمتنیدگی هنر با علم و فرایندهای عقلانیسازی و گرهخوردنِ حوزههایی که ممکن است اکنون شدیداً متنافر به نظر برسند. مشخصۀ بارزی از کردارها و گفتارهای قرن نوزدهم بوده است.
بر همین اساس وجوهی از مدرنیته که امروز غالباً منفک از هم در نظر گرفته میشوند (مانند غلبهیافتن عقلانیت علمی و ابزاری، چندپارگی تجربه، برجستهشدن مؤلفههای روانشناختی در رفتار و سلوک فردی، و تحولات پدیدآمده در آثار و کردارهای هنری) در آن دوره رابطهای ناگسستنی با هم دارند و اساساً به واسطۀ همین رابطه قابلدرک میشوند. فهم فرهنگ بصری مدرن و جلوهها و کاربردهای آن نیز که در گسترهای از تکنولوژیها، سرگرمیها و ارتباطات تصویری نمود یافته، مستلزم توجه به چنین پیوندی است که شاید بیش از هر جا در سینما تجسم پیدا میکند، به عنوان مدیومی که همزمان وامدار دستاوردهای علم و هنر مدرن است.
ادراک بصری
بینایی در قرن نوزدهم در کانون تحولات و مسائلی قرار میگیرد که حول محور سوژه و در رابطه با مدرنشدن ادراک مطرح شده و رابطۀ انسان با جهان را از بیخوبن تغییر دادهاند. برای ما که به شکلی بیسابقه در معرض انبوه تصاویر عکاسی، سینما و ویدئو و به طور کلی صنعت تصویر با همۀ وفور و گسترۀ امروزیاش هستیم، تحلیل تاریخی کرری ابعاد مغفولماندهای از نحوۀ پیدایش پدیدههای فوق را روشن میکند.
پدیدههایی که امروز به منزلۀ تکنولوژی و به عنوان شکلی از اندیشیدن و احساسکردن تجربه میشوند. گرچه این تجربه میتواند هم شامل تشدید اندیشه و احساس باشد و هم متضمن شدتباختن و کرختشدن آنها.
فهم مدرنیته و پیامدهای آن که در تکرار و بداهتِ زندگی روزمره حل شده و تا حدی نادیدنی گشتهاند، به عنوان ضرورتی برای بازنگری در تاریخ اکنون، بدون رجوع به شکلهای اولیۀ تجارب سازندۀ آن میسر نمیشود. این کتاب در حکم زمینهای است برای درک و مطالعۀ دقیقترِ جهان رسانههای تصویری که تحولات آن بعد از رشد تکنولوژی دیجیتال و دستاوردهای هر دم نوشوندۀ آن، چنان شتابی به خود گرفته که میتواند مجال تأمل در پیامدهای وجودیِ عمیق و پردامنهشان را از ما سلب کند.
برای سفارش کتاب بینایی و مدرنتیه از سایت «نشر بان» اینجا را کلیک کنید.