نور، دوربین، بیحرکت: عکسهای اُسکار مونزون از لحظات خصوصی رانندگان
اُسکار مونزون چهار سال، شبها برای عکاسی بیرون میرفت و از ماشینهـای ایستاده پشت چراغهای راهنمایی شهر مادرید عکس میگرفت. او گاه در کنار جاده خم میشد، گاه بر فراز پلی هوایی میایستاد و همیشه با فلاش عکاسی میکرد تا حس تجاوز را [در عکسهایش] تشدید کند. قـصد مونزون ثبت فضای شخـصی كـاذب و استقـلالی غیـرواقـعی بـود كـه ماشـین بـرای سرنشینانش ایجاد میكند.
مونزون در سال گـذشته [2012] به مجلهی بریتانیایی عکاسی چنین گفته است: «من همیشه از ماشینهای پشتِ چراغ عکاسی میکنم. برای من خیلی مهم است که در شب عکاسی کنم؛ چون خلـوت ما سرنشینـان ماشین در تـاریکی قـوت میگیرد و هجوم نور و نور فلاش عیانتر میشود.» کـارما، نام کتاب حاصل [از این عکسها]ست که در انتشارات دالپین و آر وی بی به چاپ رسیده و به تازگی برندهی جایزهی بهترین کتاب اَپِرچر در پاریسفتو شده است.
خود مونزون [کتابش را] اینگونه توصیف میکند: «آفرینشِ نیرو و فرمِ ناب، کتابی که با هدف بیان هیاهوی دیوانهکننده و مخاطرهانگیز شکل گرفته است» این کتاب شامل عکسهای دزدانهای است که خـامدستانه و اغلب متجاوزانهاند: آدمهای مشغول جروبحث، مردی در حال استنشاق کوکائین و زوجی که چیزی شبیه به ویبراتور در دست دارند. در اینها، فنون تهاجمی عکاسی خیابانیِ بروس گیلدِن و گَری وینوگِراند بر ماشینهای در حال گذر و سرنشینان بیخبرشان اعمال شده است. این عکسها حتی بیش از آنها متجاوزانهاند و از همینرو به شکل آزاردهندهای قدرتمندند.
مونزون گهگاه چهرههایی خوابآلوده یا خسته را در معرض نور تندوتیز فلاش و در قالب قابهای بستـه قـرار میدهـد: دستها، پاهـا، بازوهـا و صورتهـای عرقکـرده تک افتـادهاند. واکنش خشمگینانهی تکوتوک آدمهایی که نگاهشان با نگاه دوربین او تلاقی پیدا کرده در همان لحظه منجمد شده است: مردی که صورتش با سقف ماشین پوشیده شده انگشتش را به او نشان داده است، چهار چهرهی خستهای که مثلِ ساردین در قالب ماشین -یا شاید در قاب دقیق مونزون– کنسرو شدهاند به او پرسشگرانه نگاه کردهاند. اغلب آدمها بیتوجه به دنیای بیرون از ماشین و دوربین کنجکاو مونزون مشغول بوسیدن، خوابیدن، دعوا کردن یا چرتزدناند. در یک تصویر، زوجی بیرون از ماشین میرقصند یا شاید دعوا میکنند. در دیگری، زنی دارد لقمهای را در دهانش میتپاند. مونزون اغلب این عکسهای سرزده را با تصاویری کلوزآپ از کروم و پلاستیک، سقفهای خراشیدهی ماشین و نورهای سقفی همجوار کرده است.
هیچکدام از این عکسها دستکاری نشدهاند. این کتاب امتزاج بینقصی از تصویر و طراحی گرافیک است. قوت تیز و برندهی کـارما از فضـولی و سرزدگیاش برآمده و یادآور مجموعهی پارکِ کوهه یوسیوکی است. در این مجموعه، عکاس ژاپنی در پارک کوهو در شینجوکو پرسه زده و از زوجهای مشغول معاشقهی پنهانی (و همینطور ناظران مشغول تماشایشان) عکاسی کرده است. در زمانهای که همهجا سخن از فضای شخصی و نظارت است؛ هدف مونزون در این پروژه، قدیمی و ازمدافتاده به نظر میآید -مانند عکس های ویجی از سوانح رانندگی است بیآنکه از خود سانحه عکـاسی شده باشد- اما این نکـته چیزی از تاثیرگذاریاش کـم نمیکـند. موضوع اصلی این عکسها فضایی است که به غلط شخصی تلـقی میشود و مونزون این فضای متناقض را با تمام فشردگی و شدتش ثبت کرده است.
کارما پروژهای انسانشناسانه است که در آن، ما حیواناتِ انسانی به شکل موجودات وحشیِ غریبی تصویر شدهایمــ خاصه زمانی که فکر میکنیم کسی به ما نگاه نمیکند.
منبع: گاردین
18 نوامبر 2013