بخشی از مقاله:
فعالیت هنری میمو پالادینو، با شرکت در نمایشگاه عکس در سال ۱۹۷۶ آغاز شد. و اولین نمایشگاه طراحی و نقاشی خود را در سال ۱۹۷۷ در گالری معتبر «لوچوآملییو» برگزار کرد. از مشخصات کار او ابعاد غولآسا و تلفیق نقاشی و مجسمه میباشد. از سال ۱۹۷۸ آثارش کمکم سمت و سوی فیگوراتیو گرفت و با آغاز فعالیتش بعنوان یک نئواکسپرسیونیست، هنرش بُعد جهانی پیدا کرد. همکاری و همزمانی او با فرانچسکو کلمنته، ساندروچیا، انزو کوکی و… به شکل بسیار جدی در برابر عقلگرائی کانسپچوال آرت و تقلیل اثر در مینیمال آرت قابل توجه است.
پالادینو خواستار نگاهی دوباره به سنت به لحاظ فرم، اسلوب و محتوا است. مجسمهسازی او هم بازتاب یک دنیای پیکرنگاری به زبانی معاصر است. او برای رسیدن به جلوههائی از فردگرائی و ذهنیت آزاد، خود را میراثخوار تاریخ هنر میداند و به بهرهگیری دلخواه از نمادها و اساطیر پرداخته و برای نشان دادن حضور متافیزیکی و جادوئی اشیاء آنها را در آثار خود تلفیق میکند. او اسطوره را میشناسد و آن را با ذهنیت و تخیلاتش درمیآمیزد. اسطورههای او متعلق به زمانهی خودش هستند. اسطورههایی روزآمد که با زبان نشانههای مدرن رخ مینمایانند. او به دلخواه از نشانههای روزمره، نمادگان تاریخی و اساطیر بهره میگیرد.