دهه چهل شمسی، دوران مهمی در تاریخ ایران است. دههای پرتناقض كه حاصلش، نقش تعیینكنندهای در سرنوشت سالهای بعدِ ایران گذاشت. ریشه بسیاری از یأسها، حقارتها، سرخوردگیها و شكستها و در عین حال دستاوردها و موفقیتهای ما را در این سالها باید جستجو كرد. سرنخ رابطه عشق و نفرت ما با غرب، ایران باستان و تلقی جدید ما از مذهب را در همین دوران میتوان یافت. اگر در دهههای پیشین هر حركت نوجویانهای سركوب میشد و در اقلیت جای میگرفت. دهه چهل بیشك دوران غلبه امر نو و جدید به آنچه كهنه و قدیمی پنداشته میشد بود. عطشی كه در دهه چهل در ایران برای ایجاد دگرگونی و تغییر صورت گرفت.
در واقع محصول ناكامیهای پیدرپی پنجاه سالِ گذشته کشور بود. تجربه انقلاب مشروطیت، وضعیت نابسامان كشور در طول جنگ جهانی دوم، سقوط دولت دكتر محمد مصدق و فضای بسته و پراختناق سالهای بعد از كودتای ۱۳۳۲ باعث شده بود كه ایران در اواخر دهه سی در موقعیت ویژهای قرار گیرد. در این زمان، تقریباً همزمان با ازدواج محمدرضا پهلوی با فرح دیبا در سال ۱۳۳۸ دولتهای غربی كموبیش حمایت بیشتری از حكومت محمدرضا پهلوی كردند. آرامشی نسبتاً پایدار شكل گرفت و ایران توانست وامهایی از غرب دریافت كند، استخراج و فروش نفت روند صعودی پیدا كرد و در پی آن رونق اقتصادی حاصل شد كه در نهایت به رشد شهرسازی، تعدّد نهادهای فرهنگی و آموزشی، افزایش آگاهی اجتماعی، گسترش تحصیلات عمومی و دانشگاهی و افزایش طبقه متوسط و تحصیلكرده انجامید. همه اینها تأثیر زیادی در ترغیب و تشویق مردم به شهرنشینی داشت.
در حقیقت سالهای نخستین دهه چهل اتفاقات و تحولات زیادی به همراه داشت. در سال ۱۳۴۰ آیتالله بروجردی یکی از بزرگترین مراجع تقلید شیعیان درگذشت. او به مدت ۱۷ سال زعیم حوزه علمیه قم بود. با فوت او خلئی در جهان تشیع حاصل شد و این اتفاق تقریباً مصادف با انقلاب سفید(۱۳۴۱) و اصلاحات ارضی بود. سیاستهای توسعه ایران در این سالها شامل یك سلسله تغییرات بنیادین اجتماعی و سیاسی میشد كه منتهى به تغییر شكل زیست جامعه ایرانی گشت. این دگرگونیها به تضادها و تناقضات جامعه تازه شهرنشینشده ایران نیز دامن میزد. به عنوان مثال بهموجب یكی از بندهای انقلاب سفید به زنان حق رأی داده شد. این قضیه واكنش علما و روحانیون را برانگیخت و اتفاقاتى كه پس از آن افتاد منجر به تظاهرات پانزده خرداد ۱۳۴۲ شد. بنابراین سرآغاز انقلاب ۱۳۵۷ را نیز میتوان در وقایع این دهه جستجو كرد.
در بخش صنعت، پالایشگاههای نفت و گاز با كمك كشورهای غربی خصوصاً امریكا توان بیشتری در استخراج نفت پیدا كردند. در اواسط دهه چهل شوروی نیز در ازای خرید گاز در راهاندازی كارخانه ذوب آهن اصفهان (۱۳۴۴) به ایران یاری رساند. بهعلاوه بسیاری از سدهای كشور از جمله سد كرج(۱۳۴۲) در این زمان ساخته شدند. بدین ترتیب ایران قادر به تولید برق بیشتر گردید. در زمینه كشت نیشكر سرمایهگذاریهایى شد. ظرفیت بنادر ایران افزایش چشمگیرى پیدا كردند. خطوط راه آهن توسعه بیشترى یافتند. شركت هواپیمایى ملى ایران (هما) (۱۳۴۱) و كارخانه ایران ناسیونال (۱۳۴۱) كه ماشین پیكان (۱۳۴۶) توسط آن تولید میشد نیز در این دوران تأسیس شدند.
در دنیای ورزش نیز در این دهه ایران برای اولین بار در مسابقات جام ملتهای آسیا (۱۳۴۷) قهرمان شد. اولین دربی شهر (۱۳۴۷) تهران میان دو تیم استقلال و پرسپولیس هم در این دهه روی داد. فاز ابتدایی ساخت ورزشگاه آزادی (۱۳۵۰) نیز در اواخر این دهه آغاز شد.
در زمینه آموزش، سپاه دانش (۱۳۴۲) شكل گرفت و به اكثر دانشگاههاى قدیمى کشور دانشكدههایى در رشتههاى مختلف اضافه گشت و در ضمن دانشگاههاى علم و صنعت (۱۳۴۱) و صنعتى شریف (۱۳۴۴) نیز تأسیس شدند.
اولین هتلهاى تهران چون استقلال، لاله و هایت هم در همین دهه ساخته شدند. طرح نخستین پاركهای تهران چون پارك لاله (۱۳۴۵) و پارک ملت (۱۳۴۵) ریخته شد. پارك ملت البته در ابتدا به صورت بلوارى در كنار خیابان ولیعصر بود . در اواخر دهه چهل كمكم به سبك پاركهاى اروپایی درآمد.
در عرصه فرهنگ، جامعه هنرى هم مانند سایر بخشها با مسائلى روبهرو بود که هر كشورِ در حال توسعهای در مسیر تجدد با آنها مواجه میشود. سیاست حكومت در آن سالها بر این بود تا نهادهاى فرهنگى شهرهاى مدرن اروپایى را در پایتخت تأسیس كند. بر این اساس ایران صاحب تلویزیون ملی(۱۳۴۶) و تهران صاحب تئاتر شهر(۱۳۵۰) شد، براى اجراى موسیقى و اپرا بنای تالار رودكى(۱۳۴۶) افتتاح گردید و برج آزادی(۱۳۴۹) به عنوان نماد تهران طراحی و ساخته شد.
یکی از مهمترین اتفاقات فرهنگی این دهه تأسیس كانون پرورش فكرى كودكان و نوجوانان و كانون نویسندگان بود. كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان که در ابتدا با هدف تأسیس کتابخانههایی برای کودکان طرحریزی شده بود. بعدها با توسعه برنامههای کانون به سکوی پرشی برای بسیاری از فیلمسازان بدل گشت. عباس كیارستمی، بهرام بیضایی، سهراب شهید ثالث، امیر نادری، مسعود كیمیایی، ناصر تقوایی و… هریك در دورهای همكاریهایی با كانون داشتند.
در ضمن بسیاری از تصویرگرانِ كتابهای كودكان چون فرشید مثقالی، واحد خاكدان، پرویز كلانتری بعدها به هنرمندانی مستقل تبدیل شدند. همزمان با این تحولات فرهنگی، در اواخر دهه چهل جمعی از روشنفكران كه ضرورت تأسیس نهادی برای فعالیتهایی در حوزه فكر را احساس كرده بودند، كانون نویسندگان ایران را تأسیس كردند. سمین بهبهانی، احمد شاملو، محمود اعتمادزاده، جلال آلاحمد، سیمین دانشور، اسماعیل خویی، باقر پرهام از مؤسسان اولیه كانون بودند. بهعلاوه فعالیت بسیارى از نشریات و مجلات و شركتهاى نشر و چاپ هم از نیمه دوم دهه چهل افزایش چشمگیری یافت.
در دنیای سینما با این که اقبال عمومی رو به فیلمهایی چون گنج قارون(۱۳۴۴)، قیصر (۱۳۴۸)، رضا موتوری(۱۳۴۹) و… بود. اما فیلمهایی چون خانه سیاه است(۱۳۴۲) فروغ فرخزاد، شب قوزی(۱۳۴۳) فرخ غفاری، گاو(۱۳۴۸) وآقای هالو (۱۳۴۹) داریوش مهرجویی، موج، مرجان، خارا (۱۳۴۱) و اسرار گنج دره جنی(۱۳۵۳) ابراهیم گلستان، طبیعت بیجان سهراب شهید ثالث(۱۳۵۴) و… هریك به نوعی به مسائل عمیقتر جامعه ایرانی میپرداختند.
برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله در اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه با اینكه نقطه اوج افراط و تفریطهای حكومت پهلوی بود. اما در عرصه نمایش و موسیقی باعث آشنایی جامعه هنری با اجراهای بسیاری از هنرمندان غربی شد. حتی بسیاری از اجراهای ایرانی نیز در این جشنها مطرح شدند. استقبال از آنها شهرت فراوانی را برای هنرمندانشان به بار آورد. در این زمینه میتوان به نمایش شهر قصه بیژن مفید(۱۳۴۷) و در زمینه موسیقی به اجرای(۱۳۵۴) محمدرضا شجریان و محمدرضا لطفی اشاره كرد.
در عرصه هنرهای تجسمی برگزارى بىینال تهران و تأسیس مدرسه هنرهاى تزیینى(۱۳۳۷) نقش تعیینكنندهاى در به محاق رفتن كمالالملكىها و رسمیت یافتن هنر نوگراى ایران داشت. یكى از مهمترین اهداف بىینالهاى تهران، فرستادن برگزیدگان آن به نمایشگاههاى بزرگ و بینالمللى بود. بر این مبنا آثارى در این بىینالها مورد توجه قرار مىگرفت كه هم ایرانى بود و هم امروزى. در واقع جستجوگرىها و همفكرىهایى كه در اوایل دهه چهل در بین جمعى از هنرمندان ــكه در رأس آنها پرویز تناولى و حسین زندهرودى قرار داشتندــ شكل گرفت، تلاشهایى براى ایجاد هنرى ملى در غالبى جدید بود كه با جایزه گرفتن این آثار در بىینالهاى سوم و چهارم مشخصاً از سوى نهادهاى رسمى نیز حمایت شدند. و در نهایت آنچه بعدها مكتب سقاخانه نام گرفت هنر رسمى دهه چهل بود.
همزمان با این اتفاقات و با نو شدن ظاهر شهر و تغییر و تحولات اجتماعی، سیل محصولات خارجى نیز به ایران سرازیر شد. علاوه بر شهر، شهرنشینان هم باید شکل و شمایلشان را تازه میکردند. از آن زمان ایرانیان شروع كردند به شلوار لى۱ پوشیدن، لباسهایشان را با تاید۲ شستن، كلینكس۳ استفاده كردن وآدامس۴ جویدن و دختران به چشمهایشان ریمل۵ زدند. محبوبیت و معروفیت این كالاها به حدى در ایران افزایش یافت. تا سالهاى زیادى مردم براى هر نوع محصولى از این دست صرف نظر از كارخانههاى متفاوتشان از نام تجارى آنها استفاده كردند.
احتمالاً همین جامعه مصرفى در شُرف شكلگیرى بود كه واكنش برخى را برانگیخت. غربزدگى آلاحمد(۱۳۴۱)، ماهى سیاه كوچولو صمد بهرنگى(۱۳۴۶)، بازگشت به خویشتن شریعتى و… . همگى به نوعى مضامینی چون مبارزه با از خودبیگانگى، برخورد با غرب و بازگشت به خود را داشتند. درحقیقت بزرگترین تناقض دهه چهل تلاش حكومت براى تأسیس نهادهاى مدرن بر اساس حقوق شهروندى بود. مسألهاى كه در تضاد كامل با ساختار نظام و شخص شاه قرار داشت. ما با گذشت بیش از نیم قرن از آن دهه همچنان میراثدار آن دورانیم و با مشكلات آن دست به گریبان.
گردآوری: مُنا زهتابچی
پینوشت:
۱. Lee
2.Tide
3.kleenex
4.Adams Chewing Gum
5. Rimmel
* تمرکز این نوشته بر اتفاقات دهه چهل شمسی در ایران است. اما در برخی موارد اشاراتی به دهههای پیشین و پسین آن نیز شده است.
اساس این نوشته بر مبنای گفتوگو و مقاله زیر است:
ـ درباره روشنفکری دهه ۴۰، سیروس علی نژاد، گفت و گو با دکتر محمد صنعتی، تناقضهای دهه چهل، فرودین ۱۳۸۹، مجله بخارا.
احمدی، بابک؛ هوای تازه، فضای روشنفکری دهه ۱۳۴۰؛ فصلنامه حرفه : هنرمند، شماره ۱۸، زمستان ۱۳۸۵، تهران، ص۱۱۸.