عنوان اصلی: مردِ کلاه پوش، رنه ماگریت | Rene Magritte, Man in the Hat
سازنده: مایکل بِرک
سال ساخت: ۲۰۱۴
ترجمه: نرگس حسنلی
مدت زمان: ۴۸ دقیقه
برای تماشای مستند، ابتدا اشتراک بگیرید و سپس روی «مشاهده در هاشور» کلیک کنید. در صورتی که در فرایند خرید اشتراک یا تماشا با مشکلی مواجه شدید، از طریق بخش دیدگاهها در انتهای همین صفحه، با ما در ارتباط باشید.
تریلر مستند «مرد کلاهپوش، رنه ماگریت»
دربارهی مستند «مردِ کلاهپوش، رنه ماگریت»
مستند «مرد کلاهپوش، رنه ماگریت» ساختهی مایکل برِک، محصول سال ۲۰۱۴ است. در این فیلم ویل یانگ، خواننده و بازیگر مطرحِ بریتانیایی، به بلژیک سفر میکند؛ سرزمینی که نیمی از آن وارثِ فرهنگ و گویش فلاندری و نیمی دیگر یادآورِ کشور فراقارهایِ فرانسه است. یانگ به زادگاهِ مردی سفر میکند که کلاه خاصِ او (معروف به کلاه بولر)، بیشاز هر نشانِ دیگری در چهره و وجناتش، بهچشم میآید. کلاهی که در میانِ افرادِ ناآشنا با هنر و نامِ مگریت هم، یادآور نقاشیهای اوست. این کلاهِ ظاهراً متعارف، پوششیست بر ذهنِ یک یاغی ویرانگر. از اینرو انتخابِ عنوانِ «مردِ کلاهپوش …» چندان بیربط به رنه ماگریتِ معروف نیست.
درواقع یکی از موضوعاتِ محوری در این مستند، بررسی اهمیتِ کلاه بولر در آثار رنه ماگریت است. ابژهای پُرتکرار در نقاشیهای ماگریت که اغلب بر اندامهای بیسَر مینشیند و بر ابهام و رازآلودگیِ تصاویرِ او میافزاید. این کلاه انگلیسی که حالا دیگر مترادفیست برای هنر ماگریت، شاید حکایت از پیچیدگیِ موجودیتِ تمام انسانها دارد که در ظاهر و نوع پوشش بسیار شبیه هستند اما هر کدام در سر اندیشههای مختص و ویژهی خود را دارند؛ که تفاوتهای بشری از همین اندیشههای ویژه نشأت میگیرد. صورتِ ظاهر پردهای ایست بر درونِ آدمی؛ همانطور که ماگریتْ خود میگوید:
«ما بین پردهها محصوریم. دنیا را فقط از پشت پردهی صورت ظاهر درک میکنیم. همزمان، یک چیز اصلا همان وقتی شناخته میشود که پنهان شود».
مستند کاوشی است صمیمانه در پسِ همین حصارِ پردهها. جستوجویی در زیستِ تراژیک و آثاری که ماحصلِ این تجربهی زیستهست. یانگ که از دورانِ جوانی مجذوب آثارِ رازآلودِ ماگریت بوده است، از همان آغازِ فیلم، با لحنی ملموس و دلنشین، مخاطب را برای سفر به جهانِ ماگریت با خود همراه میکند. سفری که درعینِ آموزندهبودن، روایتیست از چگونگی شکلگیریِ آثار رنه ماگریت. این سفرِ کوتاه (تقریباً ۴۸ دقیقه) بینندگانِ خود را ترغیب میکند به کاوشی عمیقتر در رابطه با هنر این هنرمند بلژیکی. سازندهی این مستند علاوهبر شرحِ کوتاهی از زندگیِ رنه ماگریت، میکوشد ارتباطی نمادین میانِ وقایع زندگی او و محتوای آثارش برقرار کند.
در این روایتِ تصویری، مخاطب این فرصت را مییابد که مجموعهای کمیاب از فیلمهای صامت و نیز فیلمهای شخصیِ ماگریت را تماشا کند. نمایشِ این مجموعهی بایگانیشده، پرده از ذهنِ خلاق و گاهی یاغیِ هنرمندی برمیدارد که در تضاد با ظاهر همیشهموقر و نجیبِ اوست.
مستند «مرد کلاهپوش، رنه ماگریت»، علاوهبر آنکه برای هنردوستان منبعی ارزشمند است، برای آنان که بهتازگی به جهانِ هنر نیز قدم گذاشتهاند، میتواند دیدنی باشد. روایتِ دلنشینِ ویل یانگ و قابهای تصویریِ جذاب از زندگی و آثار ماگریت، مخاطب را دعوت میکند به مکاشفه در دنیای معماگونه، ذهنِ خلاق و زیستِ تراژیکِ رنه ماگریت.
دربارهی رنه ماگریت و هنرش
-
تولد و خانواده
رنه ماگریت در سال ۱۸۹۸ در لسینز در استان هاینو متولد شد. رنه پسر ارشد لئوپولد ماگریت (خیاط و تاجر) و رجینا (نی برتینشانمز) بود. در مورد سالهای آغازینِ زندگیِ رنه اطلاعاتِ چندانی وجود ندارد. وی در سال ۱۹۱۰ اولین تلاشهای خود برای آموزش طراحی را آغاز کرد.
در همان سالهای نوجوانی (۱۲ مارسِ ۱۹۱۲)، نخستین جرقههای بیماری روحی و تأثیراتش بر هنر او با مرگِ خودخواستهی مادرش، زده شد. رجینا سالها از بیماریِ روان رنج میبرد و این اولینبار نبود که او اقدام به خودکشی میکرد. رفتارهای بیمارگونهی رجینا، شوهرش را وادار کرد تا مدتها او را در اتاق خواب محبوس کند؛ اما درنهایت یک روز رجینا از خانه فرار میکند و پساز روزها بیخبریِ خانواده، تنِ بیجانش در یک مایلیِ رودخانهای نزدیکِ خانه پیدا میشود. طبق روایتی از پرستار ماگریت، هنگامِ بیرونآوردنِ جسدِ مادر، او در آنجا حضور داشته و شاهد این واقعه بوده است. البته این روایت در سالهای اخیر براساس تحقیقاتِ جدید، کاملاً رد شده است. ظاهراً در زمانِ کشفِ پیکر رجینا، صورتش با لباسی که بر تن داشته پوشیده شده بود؛ تصویری که بارها در آثار ماگریت تکرار شده است. صورتِ پوشیدهشدهی مادر با لباس، منبع الهام آثاریست که او بین سالهای ۱۹۲۷ و ۱۹۲۸ خلق کرده است؛ تابلوی «عشاق / Les Amants» ازجمله این آثار است.
-
اولین نقاشیها، خدمت در پیادهنظام بلژیک، ازدواج با ژرژت برگر و قرارداد با گالری لاسنتور
اولین آثار رنگوروغن ماگریت، با سبکوسیاقی امپرسیونیستی و در سال ۱۹۱۵ شکل گرفت. از سال ۱۹۱۶ تا ۱۹۱۸ در آکادمی رویال هنرهای زیبا در بروکسل، زیرنظر کنستان مونتالد، آموزش دید. این آموزشها برای رنه چندان الهامبخش نبود. آثار رنگوروغنی که او بین سالهای ۱۹۱۸-۱۹۲۴ خلق کرد، متأثر از فوتوریسم و کوبیسمِ ژان متزینگر بود. آثاری که بیشتر شامل تصاویری از زنانِ برهنه است.
ماگریت از دسامبر ۱۹۲۰ تا سپتامبر ۱۹۲۱، در پیادهنظام بلژیک در شهر فلاندریِ بورلو در نزدیکی لئوپولدزبورگ خدمت کرد. سپس در سال ۱۹۲۲ با ژرژت برگر که از نوجوانی با او آشنا شده بود، ازدواج کرد. ماگریت برای تأمینِ معاش خانوادهی جدیدِ خود، حدود یک سال در کارخانهی تولید کاغذدیواری بهعنوانِ طراح مشغول به کار شد. سپس تا سالِ ۱۹۲۶ در زمینهی طراحی پوستر و تبلیغات فعالیت کرد. در همین سال او موفق شد با گالری لاسنتور در بروکسل قراردادی امضا کند و بدینترتیب تمامِ اوقاتِ خود را صرفِ نقاشی کرد.
-
برگزاری نخستین نمایشگاه و افسردگیِ پس از شکست
اولین اثر سورئالیستیِ ماگریت در سال ۱۹۲۶ باعنوانِ «سوارکار گمشده / Le jockey perdu» و با تکنیک رنگوروغن خلق شد. ماگریت که حالا دیگر بهعنوان هنرمندی حرفهای، تماموقت به نقاشی میپرداخت، موفق شد یک سال بعد برای نخستینبار آثار خود را در معرضِ نمایشِ عموم قرار دهد. این نمایشگاه که در گالری لاسنتور برگزار شد، در میانِ منتقدانِ آن زمان، توفیقی نیافت. همین امر، ماگریتِ افسرده از شکست را راهیِ پاریس کرد و این فرصتی شد برای آشنایی با آندره برتون و همراهی با سورئالیستهای پاریس.
سوارکار گمشده، ۱۹۲۶
پساز بستهشدنِ گالری لاسنتور در سالِ ۱۹۲۹، درآمد ماهانهی ماگریت از این گالری پایان یافت. حضور در پاریس و آمدوشد با سورئالیتهای این شهر هم برای رنه دستآورد چندانی نداشت. تمامِ این وقایع ماگریت را وادار کرد به بروکسل بازگردد و مجدداً کار تبلیغات را از سر بگیرد و بههمراه برادرش پل، آژانس تبلیغاتی را راهاندازی کرد.
حامیِ سورئالیست، ادوارد جیمز برای مدتی خانهاش در لندن را بدونِ پرداختِ اجارهبها، در اختیار ماگریت قرار داد تا بیدغدغهی معاش به نقاشی بپردازد. ادوارد جیمز در دو اثرِ «اصل لذت / Le Principe du Plaisir» و «تکثیر ممنوع / La Reproduction Interdite» هم حضور دارد.
تکثیر ممنوع، رنگوروغن روی بوم، ۱۹۳۷ | اصل لذت، رنگوروغن روی بوم ۱۹۳۷
۰ دیدگاه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.