معرفی مقاله:
این نوشتار که در هشت بخش تنطیم شده است ترجمهای است از مقالهی Photography در کتاب زیگفرید کراکوئر با عنوان The Mass Ornament. کراکوئر در این مقاله دربارهی نسبت میان عکاسی، حافظه و اثر هنری و تاریخ بحث میکند. تفکر تاریخگرایی و عکاسیPhotography تقریباً مقارن با یکدیگر پدید آمدند. همانگونه که عکاسی سودای ثبت تاریخ را دارد. دیگر آثار هنری و حافظه نیز به نوعی همین کار را انجام میدهد. حال ثبت تاریخ توسط حافظه و آثار هنری و عکاسی چه اشتراکات و تفاوتهایی دارد؟ آیا آنها تاریخ را به صورت یکسانی ضبط میکنند؟ آیا آنها رویدادهای تاریخی یا گذشته را به صورت یکسانی بازنمایی میکنند؟ نگارنده با ارجاع به نمونههایی از تصویرهای عکاسانه، تابلوهای نقاشی و صحنههای فیلم، و با گریزی اجمالی به برخی مفاهیم و نظریههای عکاسی تلاش میکند به این پرسشها پاسخ دهد.
به گمان او هر یک از این سه در ثبت و ضبط تاریخ نارساییهایی دارند. در عین حال این عکاسیPhotography است که موفق میشود بخشی از تاریخ را در خود نگاه دارد که حافظه و اثر هنری از آن قاصرند. بخش عمدهی این نوشتار به قیاس عکاسی و حافظه از حیث نسبتشان با تاریخ اختصاص دارد. نگارنده میکوشد این قیاس را به شیوههای گوناگون صورتبندی کند.
«حافظه نه ظاهر فضایی کامل یک رویداد را در بر دارد نه سیر زمانی کامل آن را. در قیاس با عکاسی، آنچه حافظه ضبط میکند پر از شکاف است {…} عکاسیPhotography چیزی را ثبت میکند که به صورت پیوستاری فضایی (یا زمانی) عرضه شود. اما تصویرهای حافظه فقط چیزهایی را در ذهن فرد نگاه میدارند که برای او معنا و اهمیت دارند. و چون آنچه دارای معنا و اهمیت است نه در چارچوب فضا خلاصه میشود نه در چارچوب زمان. تصویرهای حافظه با بازنمایی عکاسانه مغایرت دارند. از منظر بازنمایی عکاسانه، تصاویر حافظه پاره پاره مینمایند.اما این پارهنمایی یک علت بیشتر ندارد. عکاسی قادر به درک معنایی نیست که تصویرهای حافظه بدان دلالت میکنند و چون در نسبت با آن در نظر آیند دیگر پاره پاره نخواهند نمود. به همین قیاس، از منظر حافظه، عکاسی به سان انبار درهمی جلوه میکند که بخشی از آن را زباله و پسماند پر کرده است.»