بخشی از متن:
میگویند او ژاپنی ترین فیلمساز ژاپن است اما در تاریخ سینما میخوانیم او کار فیلمسازی را با ساخت فیلمهای کمدی به سبک فیلمهای هالیوودی شروع کرد و در فاصلهی سالهای ۱۹۲۸تا ۱۹۳۵ سی و پنج فیلم ساخت از فیلمهای کمدی گرفته تا فیلمهای گانگستری و فیلمهایی دربارهی مشکلات اجتماعی کارمندان حقوق بگیر از میان فیلمهای صامت او متولد شدم اما ۱۹۳۲ مشهورتر است و ویژگیهای سبکی و موضوعی دوران پختگی او را دارد او در نزدیک به چهار دهه کار فیلم سازی حرفهای جمعاً پنجاه و هشت فیلم ساخت که هیجده فیلم از این تعداد از بین رفته است.
او در کنار کنجی میزو گوچی از چهرههای برجستهی دوران طلایی سینمای ژاپن در دههی سی بود اما شهرت جهانی خود را مدیون فیلمهایی است که در اواخر دههی پنجاه تا زمان مرگش در اوایل دههی شصت ساخت شاهکارهایی مانند آخر بهار۱۹۴۹ آغاز تابستان۱۹۵۱ داستان توکیو۱۹۵۳ گل بهاری۱۹۵۸ و بعد از ظهر پاییزی ۱۹۶۲ فیلمهای او سه ویژگی سبکی دارند که شناسایی آنها را آسان میسازد دوربین او که جز موارد استثنایی ساکن است همیشه در سطح اندکی پایینتر از چشم قرار دارد آیا میتوان مفهوم و معنای خاصی برای این جایگاه پایین تر دوربین قائل شد برخیها گفته اند چون ژاپنیها غالباً بر زمین مینشینند دوربین نیز اینگونه متواضعانه با آنها همراه میشود کسان دیگری این امر را فقط در خدمت خلق ترکیببندیهای زیبا دانسته اند.
دیوید بردول در این باره نوشته است این فن به او اجازه میداد توجه بیننده را به ترکیببندی دیداری نما جلب کند و صرفاً با طرح بصری قاب بین ارزش دراماتیک بازیگرو محیط توازنی به وجود آورد.