بخشی از متن:
کرودسون وجه مهم دیگری را در کارهای دوره ی دومش، عجایب طبیعی (۹۷ -۱۹۹۲)، ارائه میدهد. این مجموعه چهل عکس از صحنه های ماکتی است که همگی در استودیو ساخته شدهاند. تصاویر دنیایی طبیعی از پرندهها، پروانهها، و حشرات همچون ناحیهای جادویی-افسانهای که مملو از اتفاقات اسرارآمیز است را در برابرمان میگذارند. با نگاهی صوری درمییابیم که این دنیای ماکتها درست بر اساس دیورامای موزههای تاریخ طبیعی ساخته شدهاند با این تفاوت که آنها به شکلی قاعدهمند و با یک طبقهبندی کلی و نیز مضمونی روشن طراحی نشدهاند بلکه ترجیحاً بازیای را ترتیب میدهند که اگر طبیعت از قوانین تبعیت کند. ذهن بشر توان درک آن را ندارد و در نهایت طبیعت فضای بشری را با رشد بیرویهی خود میپوشاند و بر آن چیره میگردد. این جریان میتواند کشمکش بنیادی آپولونی و دیونیسوسی را به ذهن متبادر کند. تعارضی که در این جا منجر به پیروزی چیزی است که عقل از درک آن عاجز است.
یکی از جذابترین عکسهای مجموعهی عجایب طبیعی پرندههایی را نشان میدهد که در پسزمینهی آنها خانههای کشاورزان دیده میشود، نردبانی هم بر درختی تکیه زده است. پرندهها از حلقهای از تخمها محافظت میکنند. تقارن تمامعیار اعجابانگیز این حلقه به مثابهی استعارهای برای بیان موضوعی توصیف نیافتنی در تصویر در نظر گرفته شده است. نمیدانیم که آیا آدمها این حلقهی تخمها را چیدهاند ـ چه بسا در ارتباط با آن نردبانی که کنار درخت قرار گرفته است ـ که ممکن است از دزدی بودن آنها حکایت بکند، یا پرندهها واقعاً آن ها را چیدهاند، درست همانگونه که معنای خود دایره نیز مبهم است. دایره به اشکال گوناگون در کارهای کرودسون دیده میشوند. کرودسون خود در مصاحبهای میگوید دایره را میتوان استعارهای کامل از دل مشغولی رمانتیک دانست، اما وی به جای آن که در حل معما ما را یاری کند، روشن است که او میخواهد رازش را پنهان نگاه دارد و آن را برای عموم مشخص نکند. دایره در عین حال میتواند استعارهای از وحدت و کمال باشد. کرودسون در واقع بر روی خلق جهانی کاملاً ساختگی کار میکند. تمام جزئیات کاملاً درست و دقیقاند و کل این جهان ساختگی فقط به واسطهی منطق خودش کاملاً مفهوم میشود. برای او عکاسی بهترین رسانه است تا تصاویری از این “جهان کامل” را در برابرمان بگذارد.
کمالی که تا به این حد برای کرودسون اهمیت دارد به شدت با مفهوم کنترل پیوند خورده است. طراحی دقیق و ساخت تمام جزئیات تصویر بدان معنا است که دوربین فقط آن چه را که عکاس خواهان ارائه ی آن به ما است را ثبت می کند و در آن خبری از جزئیات اتفاقی نیست که عکاس ممکن است بعد از ظهور عکس آن ها را بیابد. این خصیصه ای است که به او این امکان را می دهد تا امر باورنکردنی را در هیئت چیزی طبیعی عرضه کند و او این کار را بدون آن که برای بیننده مشخص کند که چه چیزی تصویر را این گونه کرده است، انجام می دهد. …