بخشی از متن:
از آغاز شهریور ماه تا اواسط آبان ماه امسال شاهد برپا شدن نمایشگاههای چندی در گالریها و نقش فروشیهای تهران بودهایم که در نظر اول توهم رونق بازار هنرهای تصویری را در ذهن برمیانگیزد، اما نکته جالب توجه ـ و در عین حال تأسفآور ـ عدم اقبال روزافزون مردم و حتی مشتریان آثار هنرمندان ایرانی به این نمایشگاههاست که نمود آن را میتوان در گالریهای خالی و سکوت وهمانگیز سالنهای نمایش آثار هنری آشکارا دید. دلیل عمده این بیتوجهی را باید در پدید نیامدن آثار چشمگیر و جالب توجه در میان هنرمندانمان دانست. هنرمندان ما پس از یک تلاش جمعی، اکنون چشمانداز آشنا و عادتی را رنگ میزنند. به هر حال بررسی رویدادهای هنر تصویری در فصل گذشته تهران ممکن است چندان که کمیت کاذب نمایشگاهها میفریبد، امیدانگیز نباشد.
گالری سولیوان که فعالیت خود را از بدو تأسیس بیشتر بر محور ارائه آثاری از هنرمندان بزرگ دنیا، بهخصوص هنرمندان کلاسیک، متمرکز کرده است در شهریورماه گذشته بخش دوم نقاشیهای دورهی رنسانس را با آثاری از «پیتر بروگل»، «پیتر پل روبنسن» و چند تن دیگر، به صورت «رپرودوکسیون» به نمایش گذاشت. پس از آن نیز نمایشگاه دیگری تشکیل داد که مهمترین تابلوهای بدلی آن به «رامبراند» و «ورمیر» تعلق داشت. نمایشگاهی جمعی نیز از آثار چند نقاش معاصر در گالری جدید سیحون تشکیل گردید، با آثار: سهراب سپهری، بهمن محصص، پرویز تناولی، لیلی متیندفتری، کاکو، بهجت صدر، ایران درودی، طلیعه کامران، حسین زندهرودی، بیژن بصیری و یکی دو تن دیگر. فعالیت گالری سیحون آنگاه با عرضه آثاری از مسعود انصاری ادامه یافت و سپس نمایشگاه جمعی شهلا اربابی، احمد اسفندیاری، صادق بریرانی، بهمن بروجنی، محمد جوادیپور، جواد حمیدی، علیرضا دریابیگی، مسعود عربشاهی، سیما کوبان، مهرین مهران، رضا مافی و جری پلاک برپا گردید. نمایشگاه بعدی در این گالری نقاشیهای خانم «شاشا کیگا»، هنرمند تونسی، بود. آثار او مجموعه درهمی از گلها، گیاهها، پرترهها و دورنماها را شامل میشد. رنگهایش از درخشندگی و روشنی بسیاری بهره داشت، اما به هر صورت تصور نمیرود بتوان آثار او را به عنوان برشی از هنر بومی یا معاصر تونس دانست. سپس نوبت به نمایشگاه تابلوهای صادق تبریزی و عباس بلوکیفر برای تجلیل هزلآمیزی از یادبود هزاره خولی رسید. آثار تبریزی زیبایی چشمگیری داشت. این آثار رنگوروغن، به شیوه نقاشیهای قهوهخانهای به بررسی زندگی خولی اختصاص داشت. در میان کارهای به نمایش درآمده همهگونه موضوع و شخصیت مبنای نقاشی قرار گرفته بود، از رستم دستان تا شخصیتهای مذهبی چون شمر و ابنزیاد و حتی شاهان قاجار. در تابلوهای تبریزی از خطوط گوناگون و تزئینی فارسی و عربی نیز استفادههای جالبی شده بود، رنگهای او درخشان و همآهنگ بود. پس از نمایشگاه خولی، گالری سیحون برگزیدهای از آخرین کارهای رضا مافی را از یازدهم تا بیستم آبان ماه امسال به نمایش گذاشت. دیدار از این نمایشگاه وسیلهای فراهم آورد تا بررسی مختصری از آثار مافی بکنیم و احیاناً قدری فراتر رویم و به شاخهای از هنر نوی ایران بنگریم.
منباب آشنایی، نقاشیهای مافی کوششهایی در استفاده از خطوط گوناگون فارسی برای پدید آوردن آثاری پلاستیک است. این زمینهای تازه در هنر ایران ـ و حتی جهانـ نیست، در مدارک تصویری مکتب سلجوقی، هنرنمایی خوشنویسان تا حدود زیادی با تصاویر نقاشان یا مذهّبان درهم رفته و از کلیتی هنری برخوردار است که هر صفحه کتابها یا نقاشیها را به اثری منحصر بفرد بدل میسازد. این شیوه خطاطی نقاشی در آثار بعد از حمله مغول نیز با تغییراتی ادامه یافته است. …
۰ دیدگاه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.