جلد کتاب همسان‌های ناهمسان different sames 2008 کتاب هنری معاصر ایران

پشت در / معصومه مظفری

معرفی مقاله:

در مقاله‌ی حاضر معصومه مظفری از كتاب «همسان‌های ناهمسان» نوشته است. کتابی که به معرفی هنرمندان معاصر ایرانی پرداخته است.

بخشی از متن:

پشت در ایستاده‌ای كه گویی به عمد در برابر چهره‌ات بسته شده، مدتهاست پشت در ایستاده‌ای .

در رابطی است بین دو مكان، دو جهان، دو موقعیت. در رابطی است میان بیرون و درون، میان خطر و امنیت.

از در عبور می‌كنی و یا می‌ایستی و می‌اندیشی؟ با دلسردی به تمام نداشته‌های هنرهای تجسمی معاصر ایران می‌اندیشی؛ به نبود نقد سالم، به نداشتن تاریخ مدون هنر معاصر و به ساز و كار ناسالم اقتصاد و هنر و …

پشت همان در بود كه كتاب «همسان‌های ناهمسان» را اولین بار دیدم. با علاقه و كنجكاوی بسیار كتاب را، كه از كیفیت چاپ مطلوبی برخوردار بود، دوبار پیاپی از ابتدا تا انتها ورق زدم، اما این بار به آن دلسردی، دلزدگی نیز افزوده شد؛ چرا كه كتاب به چهره‌ای از هنر معاصر ایران می‌پردازد كه این سال‌ها از ما ساخته‌اند. از این رو به بهانه این كتاب به موقعیت پشت در بودن و چرایی آن می‌پردازم.

كتاب «همسان‌های ناهمسان» دارای دو بخش است. بخش نخست شامل مقدمه‌ای به قلم حسین امیرصادقی (ویراستار) و مقالاتی از حمید كشمیرشكن ، مارك اروینگ و آنتونی دان‌ای و بخش دوم شامل معرفی هنرمندان ، حامیان هنری، مجموعه‌داران و گالری‌دارها است؛ همراه با تصاویری از آثار نقاشی، مجسمه، عكس، ویدئو و…

پس از مرور چندین باره كتاب نمی‌توان الگو روش مشخصی را برای انتخاب و معرفی هنرمندان یافت. امیرصادقی كه خود سی سال است كه در ایران حضور ندارد در مقدمه می‌نویسد : «برای انتخاب هنرمندان از پیشنهاد و نظرات گروهی از كارشناسان خبره، حامیان هنر، منتقدان، مجموعه داران و در نهایت سلیقه شخصی سود بردم. هدف این بود كه درباره توانایی هنرمعاصر ایران بیشتر كتابی زیبا بوجود بیاورم.

صد و یازده هنرمند در بخش دوم كتاب معرفی می‌شوند كه نزدیك به پنجاه نفر از این عده به دلایل مختلف در ایران زندگی نمی‌كنند. از این گروه بعضی در اوج درخشش هنری فضای ایران را ترك كرده‌اند و برخی در جوانی برای ادامه تحصیل و یا در كودكی به همراه خانواده خود مهاجرت نموده‌اند. حتی تعدادی در خارج از ایران متولد شده و همانجا نیز مقیم‌اند. اینكه هنرمندی كه در كشور دیگری متولد شده و یا از سنین كودكی در ایران نبوده و یا سی سال از زندگیش ، تفكراتش و احساساتش در جایی دیگر شكل گرفته، چقدر در زمره هنرمندان معاصر ایران قرار گیرد، خود جای بحث دارد.

در كنار هنرمندان دهه‌های پنجاه تا هشتاد را نیز می‌توان یافت. بسیاری از هنرمندان با سرنخ‌هایی به گالری‌هایی كه با آنها كار می‌كنند مربوط می‌شوند. جای سوال دارد كه چرا گالری دارها از میان هنرمندانی كه با آنه همكاری دارند به معرفی تعدادی اندك بسنده می كنند؟ این در شرایطی است كه احتمالاً می دانستند كه این كتاب می‌تواند در وانفسای بی‌كتابی در این حوزه گامی در جهت شناخت و تدوین هنر معاصر ایران باشد. البته كشمیرشكن در مقاله خود، به تعدادی از هنرمندان معاصر اشاره می‌كند. بعضی از اینان به همراه تصاویر بسیار  كوچكی از آثارشان و برخی دیگر در حد ذكر نامشان اما از تعداد قابل توجهی از هنرمندان حتی نامی در كتاب نیست! چرا؟

سخن این است كه این كتاب و كتابهایی از این دست به دلیل اهمیتی كه بعد از گذشت زمان بعنوان مرجعی برای شناخت هنر امروز ایران پیدا می‌كنند و نیز به دلیل نمایه‌ای كه از هنر ما به جهان معاصر نشان می‌دهند و به دلیل تاثیرگذاریشان بر مجموعة سازوكار بازار هنر دارای اهمیتی ویژه‌اند و نبودن تعدادی از هنرمندان پركار و توانمند معاصر و تكرار نبودنشان در این كتابها و مجموعه‌ها و نمایشگاهها تاثیری منفی بر امروز و آینده هنر ایران دارد و اینگونه است كه به اهمیت مجموعة منتقدان ، گالری‌دارها و مجموعه‌داران در معرفی هنرمندان بیش از پیش پی می‌بریم.

سبد خرید ۰ محصول