بخشی از متن:
باید اعتراف کنم که نقاشیهای پیلآرام (نمایشگاه تازهاش در گالری علاء) مرا فریفته است. پیلآرام پیش از این در مرزهای مشترک حرکت میکرد. کارش شباهتهایی با آثار دیگران داشت. البته این مشکل پیلآرام نبود، مشکل تمام نقاشانی بود که خط و خوشنویسی را مایه کار خود قرار داده بودند.
در یک دوره زندهرودی، پیلآرام، مافی، احصایی و افجهای به مسئلهای مشترک پرداختند: بهرهبرداری از حرکتها، تناسبات و ظرایف خط فارسی و البته هر یک به گونهای متفاوت، اما در تجربههایی که پیش میگرفتند گاه شباهتهای بین کارهایشان پیدا میشد که حاصل تأثیر کار یکی بر دیگری و یا نتیجه رسیدن به مقصدی واحد از دو نقطه شروع بود. پس از چند سال، بازی با خط و تجربههای گوناگونی که هر نقاش در زمینه نقاشیخط کرده، چنین به نظر میرسد که خط دچار بنبست شده باشد.
اما نقاشانی که نامشان یاد شد، با تجربههای تازهشان، ابعاد دیگری از ظرفیت خط فارسی را کشف میکنند که لهجهای بومی از یک زبان جهانی نقاشی است.
پیلآرام همواره در مرزهای مشترک با دیگران حرکت میکرده، اگرچه آثارش از نظر رنگ و بهرهبرداری از خط ویژگیهای اندیشه امروز را القاء میکرد، اما در نمایشگاه تازهاش قلمروی مستقل نقاشی خود را پیش چشم ما گسترده است.
ابعاد بزرگ تابلوها، شاید نخستین عنصر تأثیرگذار بر تماشاگر باشد. تابلوهای چهار تا هفت متری او بیننده را در خود محصور میکند، به راستی او را مسحور میکند.
تابلوهای بزرگ او به عمد بزرگ نشدهاند ـ مثل بادکنکی در حال ترکیدن ـ بلکه آنها محتوایی درخور این قالب عظیم دارند و این آثار جز در این گستره ارزشهای تصویری خود را القاء نمیکرد.
این تابلوها پیش از آنکه به قصد سرگرمی و تزئین ساخته شده باشد، بر اثر نیاز به تجربهاندوزی در زمینه ظرفیت خط به منزله قالبی که میتواند ویژگیهای هنر مدرن را داشته باشد، آفریده شدهاند. ساخته شدهاند تا نمایشگرِ حرکت خطوط در فضایی باشند که شایسته زندگی پرتحرک آنها است. در این ابعاد، خطوط پیلآرام، حجم مییابند، با ریتم موسیقیایی حرکت میکنند، تکرار میشوند، با برخوردشان در فضا، با یکدیگر، بر سایه روشن حجمهایشان تناسبات شگرفی میآفرینند که هر خط به سوی سطح و حجم طنین دارد و حرکت این حجمها در پیچوتاب سریعشان رهایی و پرواز را یادآور میشود.
سخن از تابلوی بزرگ پیلآرام است که در هفت قطعه ساخته شده، هریک از این تابلوها تناسب و آهنگی مستقل دارد و در چهارچوب خود ترکیبی استوار میسازد. اما در ترکیب با تابلوهای دیگر هماهنگی آنها تناسبات تازهای را میسازند. این مجموعه درست مثل یک سمفونی است و بخشهای متفاوت آن جدا از هم و کاملکننده یکدیگرند. پیلآرام در تابلوهای بزرگش ارکستری از حرکت رنگ و خط را رهبری کرده است. …
۰ دیدگاه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.