یادداشت‌های گرهارد ریشتر

 

بخشی از مقاله:

من سعی می‌کنم از یک عکس تقلید کنم، بلکه سعی در ساختن یک عکس دارم و با نادیده‌گرفتن این پیش‌فرض که یک عکس [صرفا] یک تکه کاغذ نوردیده است، از راه‌های دیگر عکاسی را تمرین می‌کنم . من نقاشی‌هایی خلق نمی‌کنم تا تداعی‌کننده یک عکس باشند [بلکه] خود عکس را خلق می‌کنم.

***

تجربه ورزی برای [کشف] آنچه که می‌توان با نقاشی انجامش داد. امروز چگونه می‌توانم نقاشی کنم و مهم‌تر از همه اینکه چه چیزی را؟ یا به بیانی دیگر، بکوشم آنچه را که رخ می‌دهد، بطور مستمر برای خویش نقاشی کنم.

***

همه این شکست‌ها! مایه شگفتی من است که چرا این تصاویر حتی بارقه‌ای از تمایز را نشان می‌دهند، چون در اصل تمام آن‌ها نشانه‌ای از عجز و شکست هستند. (شکست در کوشش برای غلبه بر این عجز.)

***

من میان یک چشم‌انداز و یک نقاشی انتزاعی تمایزی نمی‌بینم. ایده رئالیسم برای من معنایی ندارد.

***

نقاشی‌هایم باید هوشمندتر از خودم باشند. باید از ادامه تمام و کمال راه ناتوان باشم؛ این نقاشی‌ها باید چیزی باشند که من دیگر قادر به درک آن‌ها نیستم. اگر بتوانم در تئوری آن‌ها را کاملا درک کنم، قضیه خسته‌کننده می‌شود.

 

سبد خرید ۰ محصول